لید یا سرنخ یا مشتری راغب، به آن دسته از افرادی اشاره دارد که برای نخستین بار با محصول یا کسبوکار ما آشنا میشوند و امکان خرید کردن آنها وجود دارد (در ادامهٔ این مقاله از همان کلمهٔ لید، برای اشاره به این افراد استفاده میشود.) لندینگ پیج، انواع مختلفی دارد که هرکدام از آنها، دستیابی به هدفی بخصوص را ممکن میکند. بعضی از لندینگ پیجها برای جمعآوری لید مناسب هستند و در سوی دیگر، برخی برای افزایش مستقیم فروش محصولات (یا عرضهٔ خدمات).
صفحهٔ جذب لید (Lead capture page)
کارایی صفحهٔ جذب لید، همان گونه که از نام آن برمیآید، گردآوری اطلاعات کسانی است که از آنها با نام لید یاد میشود. این نوع از لندینگ پیجها معمولا حاوی فرم تماسی است که در آن از بازدیدکنندگان درخواست میشود اطلاعاتی چون نام، آدرس ایمیل یا اطلاعاتی دیگر را از طریق این فرم در اختیار وبسایت قرار بدهند. نسخهٔ رونوشتی که در این صفحه قرار میگیرد، باید حاوی توضیح کاملی دربارهٔ چیزی باشد که ارائه شده است و همزمان، بهاندازهٔ کافی متقاعدکننده باشد تا بازدیدکنندگان به قرار دادن اطلاعات خود ترغیب شوند.
در صفحات جذب لید، اغلب، پیشنهادهای تبلیغاتی رایگانی نظیر کد تخفیف، کتاب الکترونیکی رایگان، شرکت در قرعهکشی و … ارائه میشوند تا بازدیدکنندگان در ازای استفاده از آنها، جزئیات و اطلاعات مربوط به تماس خود را از طریق فرم تماس ارائه کنند. در بیشتر مواقع این اطلاعات برای شناسایی آن دسته از بازدیدکنندگانی مورد استفاده قرار میگیرد که واقعا توجهشان به محصول جلب شده است و هدف نهایی این است که فعالیتهای آتی تبلیغاتی متمرکز بر این افراد و نهایی شدن فرایند خرید از سوی آنها باشد.
صفحهٔ وادارکننده (Squeeze page)
نوع دیگری از لندینگ پیج که بهمنظور گردآوری اطلاعات تماس بازدیدکنندگان مورد استفاده قرار میگیرد، صفحهٔ وادارکننده است و همان گونه که از نام آن برمیآید، در استفاده از این نوع از لندینگ پیج، رویکرد جدیتری پیش گرفته میشود. در واقع طرز کار آن به این صورت است که تا زمانی که بازدیدکننده آدرس ایمیل خود را ارائه نکند، اجازهٔ دسترسی به وبسایت و مشاهدهٔ بخشهای دیگر آن را نخواهد داشت.
نسخهٔ رونوشت و طراحی صفحهٔ وادارکننده باید تا حد امکان ساده و سرراست باشد و در آن، پیشنهاد محصول یا خدمات بهگونهای در معرض دید بازدیدکننده قرار بگیرد که توجهش را جلب کند و در این حین، به شکلی غیرمستقیم و زیرکانه او را «مجبور» به وارد کردن اطلاعات تماس خود کند. در بیشتر مواقع بازاریابها از این استراتژی به منظور افزایش تعداد ایمیلهای فهرستی که در اختیار دارند، استفاده میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید