من پس از سال‌ها مطالعه و کار با صدهااستارتاپ فهمیده‌ام که یکی از رایج‌ترین علل شکست در دنیای استارتاپ این است که کارآفرینان درمورد سهولت جذب مشتری بیش‌ازحد خوشبین هستند. آنها خیال می‌کنند همین‌که وب‌سایت، محصول یا خدمات آنها جذاب و شیک باشد مشتری پاشنه‌ی در مغازه‌ را خواهد کند. البته ممکن است که این امر درمورد معدودی از مشتریان اولیه صدق کند اما بعد از آن کارجذب مشتری به‌سرعت زمان‌بر و سخت خواهد شد و در بسیاری از موارد هزینه‌ی جذب مشتری (CAC) واقعا بالاتر از ارزش طول‌عمر آن مشتری (LTV) است.

برای اینکه بتوانید مشتریان را به قیمت ارزان‌تری نسبت به ارزش طول‌عمر رابطه‌‌تان، جذب کسب‌وکارتان کنید، باید نکته‌ای را درنظر بگیرید. آن نکته هم بسیار واضح است اما نادیده گرفته می‌شود. من می‌بینیم که اکثر کارآفرینان نمی‌توانند درک واقع‌بینانه‌ای از هزینه‌ی جذب مشتری داشته باشند. من به عنوان سرمایه‌گذار در امر کسب‌وکار و شرکت‌ها، به‌عینه ملاحظه می‌کنم که تعداد زیادی از برنامه‌های کسب‌وکار اصلا به این رقم مهم توجهی ندارند و هنگامی که با خود کار آفرین به گفتگو می‌نشینم می‌بینم که اصلا متوجه این موضوع نیست که مدل کسب‌وکارش به‌درستی کار نمی‌کند. آن هم به چه دلیل؟ چون CAC از LTV بزرگ‌تر است.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *