۷. آیا به تابلوی «ویژه» برای محصولاتی که در حراج قرار دارند، توجه کردهاید؟ این تابلو آنقدر هم ویژه نیست. پولی که گمان میکنید با خرید محصولات فلهی به حراج گذاشته شده، ذخیره میکنید با قیمت اصلی محصولات تفاوت چندانی ندارد. تابلوی «ویژه» فقط غریزهی طبیعی ما را برای خرید قلقلک میدهد و باعث میشود به خودمان بگوییم: «وای! زده حراج ویژه! فردا دیگه نمیتونم با همین قیمت بخرمش!» سپس به تنها چیزی که فکر میکنیم، این است: «وای! باید بدون معطلی بخرمش! ولی … بهش نیاز ندارم! بیخیال چون ارزونه میخرمش و میذارمش کنار تا یه روزی به دردم بخوره!»
۸. در انتهای هر راهرو، هرم یا بلوک بسیار بزرگی از محصول یک برند خاص را میبینید. گاهیاوقات، چیدمان آن محصول در انتهای یک راهرو منطقی بهنظر نمیرسد. بهطور مثال چیدمان پودرهای لباسشویی یک برند خاص در انتهای راهروی تنقلات! شاید چیدمان هرمی آن جالب باشد، اما مناسب راهروی تنقلات نیست. گاهی یک برند معروف را با تمام برندهای همخانوادهاش از محصولات مختلف در یک راهرو کنار هم میبینید، اما در وسط فروشگاه، جایی که به آن تعلق ندارد. در این موارد صاحب برند برای قرارگرفتن محصولاتش در وسط فروشگاه، پول پرداخت میکند و به فکر چیدمان پالت در حساسترین راهروی فروشگاه است.
۹. همهی ما به شنیدن موسیقی علاقه داریم، اینطور نیست؟ همیشه در فروشگاهها، صدای ملایم موسیقی شنیده میشود. ترفند جالبی است. صدای ملایم موسیقی به گامبرداشتنِ آهستهی ما و البته خرید اقلام بیشتر کمک میکند.
۱۰. طراحی راهروها بهگونهای است که وقتی مشتریان با سبد خرید شروع به قدمزدن در آنها میکنند، باید بدون منحرفشدن، به طرف بالا یا پایین راهرو حرکت کنند.
دیدگاهتان را بنویسید