با تعریف کردن کارآفرینی اجتماعی میتوانیم آن را از فعالیت اجتماعی و خدمات اجتماعی تشخیص بدهیم. بسیاری از بازیگران اجتماعی استراتژیهایی بیان میکنند تا از این مدلهای خالص، مدلهای ترکیبی ایجاد کنند. در مدل خالص، کارآفرین اجتماعیِ موفق از طریق اقدام مستقیم یک وضعیت جدید و پایدار ایجاد میکند، فعال اجتماعی دیگران را ترغیب میکند تا وضعیتی جدید و پایدار ایجاد کنند و خادمین اجتماعی هم از طریق اقدام مستقیم تعادل وضعیت را بهبود میبخشند.تمایز دادن این مدلهای خالص از یکدیگر امری ضروری است، اما در دنیای واقعی احتمالا مدلهای ترکیبی بیش از مدلهای خالص وجود دارند. این مورد در مورد یونس محمد نیز صادق است. او از طریق فعالیت اجتماعی باعث سرعت بخشیدن و تقویت تاثیر «گرامین بانک» شد که خود نمونهای بارز از کارآفرینی اجتماعی است. در مدلی ترکیبی که در آن کارآفرینی اجتماعی به دنبال فعالیت اجتماعی آمد و یک بانکداری خرد را به خواستی جهانی برای تغییر تبدیل کرد.
سایر سازمانهایی که از مدلهای ترکیبی بهره بردهاند نیز مشابه همین موردند. سازمانهای وضع کنندهی استاندارد یا گواهینامهها نمونهای از این مدل هستند. اگرچه اقدام سازمانهای استاندارد خود موجب تغییر نشد، ولی با تشویق به اجباری ساختن استانداردهایی برای اقدامات یا تولیدات، در نهایت باعث تغییر در جامعه شد. گواهینامه تجارت منصفانه یا بازاریابی از همین دسته است. سازمانهایی مانند Cafédirect در انگلستان و TransFair USA در آمریکا نشانهایی را به کافهها یا سایر تجارتهای خرد که قیمت منصفانهای برای محصولات دارند، اعطا میکنند که تائیدی بر تجارت عادلانهی آنهاست.
برگرفته از سایت : چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید