در برخی موارد، صحبت با کارفرما برای جلب برخی مساعدتها کارساز است. حتی در کشورهایی که این قوانین وجود دارند، در محل کار، تبعیضهایی علیه این بیماران رخ میدهد. در واقعیت بهرهگیری از این قوانین بسیار پیچیدهتر از نص (متن) قانون است.
مطرحکردن موضوع بیماری با کارفرمایتان میتواند دلهرهآور باشد. ممکن است نگران باشید که کارفرما شما را با بیماریتان تشخیص دهد. خبر بد اینکه ممکن است این نگرانی بجا باشد. گاهی کارفرمایان نمیخواهند به کارکنانی که مشکلی دارند کمک کنند. قانون در برخی کشورها آنها را به مساعدت با بیماران مجبور میکند، حتی وقتی دوست ندارند. حتی رؤسای مشفق نیز ممکن است در هنگام تصمیم گیری دربارهٔ بودجه یا ترفیع شغلی وضعیت شما را در نظر نگیرند.
با درنظرداشتن این موارد به برخی راهبردهایی اشاره میکنم که، طی سالیان، برای برقراری تعادل میان نیازهای خودم و کارفرمایانم کشف کردهام:
۱. کارهای تکراری و آنچه به خلاقیت نیاز ندارد را برای روزهایی کنار بگذارید که حال بدتری دارید
برخی مشاغل ممکن است شامل هر دو دسته کارهای خلاقانه و مکانیکی (یا بدون خلاقیت) باشند و بتوان آنها را از هم متمایز کرد و هریک را در مواقعی انجام داد که بیشترین توانایی برای انجامدادنشان وجود داشته باشد. اگر در هفته کاریتان، برای یک جلسه کاری، به طوفان فکری نیاز دارید یا باید دادهها را بهصورت دستی در صفحهگسترده اکسل وارد کنید، سعی کنید بخش خلاقانهتر کار را در روزی انجام دهید که حال روانی بهتری دارید و کارهای تکراری و بینیاز از خلاقیت را به زمانهایی موکول کنید که حال چندان خوبی ندارید.
۲. آن سبک کاری را انتخاب کنید که با نیازهای شما بیشترین سازگاری را دارد
در شش سال گذشته این شانس را داشتهام که در خانه کار کنم. پیش از آن متوجه شده بودم که کار در اداره، باتوجهبه نیازهای من، کار دشوارتری است. شما ممکن است ساختارمندبودن کار یا منعطفبودن آن را ترجیح دهید. اما در بلندمدت بهتر است کاری پیدا کنید که آنچه نیاز دارید در اختیارتان میگذارد و نیازهایتان را به فضاهای خالیای که یک شغل برای شما باقی میگذارد محدود نکنید.
دیدگاهتان را بنویسید