با بررسیهای زیادی كه از فرهنگهای مختلف به عمل آمده، چنین به نظر میآید كه علیرغم تفاوتهای موجود، همۀ فرهنگها دارای ویژگیهایی هستند كه تعدادی از آنها را میتوان به شرح زیر معرفی كرد:
1ـ فرهنگ آموختنی است. فرهنگ خصوصیتی غریزی است و ذاتی نیست. فرهنگ نظامی است كه پس از زاده شدن انسان در سراسر زندگی آموخته میشود.
2ـ فرهنگ آموخته میشود. انسان میتواند عادتهای آموختهشده خود را به دیگران منتقل كند.
3ـ فرهنگ اجتماعی است عادتهای فرهنگی، ریشههای اجتماعی دارند و شماری از مردم كه در گروهها و جامعهها زندگی میكنند در آن شریك اند.
4ـ فرهنگ پدیدهای ذهنی و تصوری است. عادتهای گروهی كه فرهنگ از آنها پدید میآید بهصورت هنجارها یا الگوهای رفتاری، آرمانی ذهنی میشوند یا در كلام میآیند.
5ـ فرهنگ خشنودیبخش است. هر فرهنگی كه نتواند از عهدۀ تعیین هدف اعلای زندگی برآید از برآوردن آرمانهای عالی حیات نیز ناتوان است. عناصر فرهنگی تا زمانی كه بر افراد یك جامعه خشنودی نهایی میبخشد میتوانند پایدار بمانند.
6ـ فرهنگ سازگاری مییابد. فرهنگ دگرگون میشود و فراگرد دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است.
7ـ فرهنگ یگانهساز است. عناصر هر فرهنگ گرایش به آن دارند تا پیكری یكپارچه و به هم بافته و سازگار پدید آورند و این سازگاری به زمان نیاز دارد.
همچنین فردلو تانز نیز شش ویژگی با شرح زیر برای فرهنگ عنوان میكند:
• قابل یادگیری است.
• اشتراكی است.
• از یك نسل به نسل دیگر قابل انتقال است.
• نمادی است. (استفاده از یك چیز برای نشان دادن چیز دیگری).
• دارای الگو است. (تغییر در یك بخش به تغییرات در بخش دیگر منجر میشود).
• قابل تعدیل است.
با توجه به مفهوم فرهنگ و ویژگیهای آن میتوان نتیجه گرفت كه رفتار انسان اصولاً بر باورهای فرهنگی متكی است. باورهایی را فرهنگی میگوییم كه بهصورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است. گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در علم دارد. ولی آنچه كه مسلم است این است كه بخش اعظمی از باورهای فرهنگی در قالب اصول اعتقادی ظاهر میشوند و یا همچنین میتواند از تعاملات سازمانی ناشی شود. برگرفته از مقاله و تحقیق آقای مصطفی کاویانی
دیدگاهتان را بنویسید