شبکه‌ی فرهنگی، شش عنصر به هم‌ وابسته دارد که در تهیه‌ی آنچه که جانسون و شولز «الگوی محیط کاری» می‌نامند، مفید هستند. با تحلیل عوامل دخیل در هریک از این عناصر، می‌توانید به تصویر بزرگ‌تری از فرهنگ کنونی‌تان برسید و پاسخ این پرسش‌ها را بیابید: چه چیزی مؤثر است، چه چیزی مؤثر نیست و چه چیزی نیاز به تغییر دارد.

شش عنصر شبکه‌ی فرهنگی عبارتند از:

داستان‌ها: حوادث و افرادی که در گذشته، در بیرون و درون شرکت درباره‌شان صحبت شده است. نوعِ انتخاب افراد یا موضوعاتِ مورد بحث در شرکت، تا حد زیادی معرف ارزش‌های شرکت هستند.

تشریفات و روال انجام کارها: رفتارها و اَعمال روزانه‌ی افراد که ملاک رفتار قابل‌قبول است. این عنصر مشخص‌ می‌کند چه انتظاراتی در موقعیت‌های مفروض وجود دارد و چه چیزهایی از نظر مدیریت، ارزشمند محسوب می‌شوند.

نمادها: جلوه‌ی بصری شرکت که شامل لوگوها، میزان لوکس بودن دفاتر و رسمی یا غیررسمی بودن سبک پوشش می‌شود.

ساختار سازمانی: این عنصر هم شامل ساختار تعریف‌شده توسط چارت سازمانی و هم سیاست‌های نانوشته‌ی قدرت و نفوذ می‌شود که مشخص می‌کند کمک‌های چه کسی بیشترین ارزش و اثرگذاری را دارد.

سیستم‌های کنترل: شیوه‌های کنترل سازمان است و شامل سیستم‌های مالی، کیفی و پاداش می‌شود (از جمله شیوه‌ی ارزیابی و توزیع آنها در درون سازمان).

ساختارهای قدرت: کانون‌های قدرت واقعی در شرکت. این عنصر ممکن است شامل یک یا دو مدیر ارشد، یک گروه کامل از مدیران یا حتی بخشی از سازمان شود. مهم است که این افراد بالاترین میزان نفوذ را در تصمیمات، عملیات و دستور‌العمل‌های استراتژیک داشته باشند.

این عناصر به‌صورت گرافیکی با شش دایره‌ای که باهم اشتراک دارند در شکل زیر نشان داده شده‌اند که همگی با هم الگوی فرهنگی را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *