واقعیت این است که افراد عاشق داستان هستند و از آن سیر نمیشوند. تحقیقات آنلاین بیشماری وجود دارد که با اطمینان ادعا میکنند از هر ۱۰ نفر، ۸ نفر به احتمال بسیار قویتر در مقایسه با توالی اعداد، میتوانند داستانها را به یاد بیاورند.
به نظر من هم این کاملا درست است. اگر بلاگ من را خوانده باشید، پس با تحقیق «اثر قربانی شناساییپذیر» آشنا هستید. اگر چنین نیست، خلاصهی آن نوشتار به شرح زیر است:
تعدادی از دانشجویان دانشگاه کارنِگی ملون (Carnegie Mellon) این نظریه را به آزمون گذاشتند و ثابت کردند آن دسته از تبلیغات برنامهی بشردوستانهی «کودکان را نجات دهید» که با داستانی در مورد دختربچهی گرسنهای به نام روکیا همراه بودند، کمکهای مالی خیلی بیشتری را نسبت به تبلیغاتی جذب میکردند که تنها عدد سالانهی کودکان جانباخته از گرسنگی را نشان میدادند.
جالب است نه؟ اگر میخواهید پیام قدرتمندی به گروه خاصی از افراد برسانید، باید به کلمات خود صورت یا بدنی بدهید و یا اینکه ایدهای را ارائه کنید که خالصانه عواطف حقیقی افراد را برانگیزاند. اعداد و ارقام چنین فایدهای ندارند، اما این کار از صورتها به خوبی بر میآید.
دیدگاهتان را بنویسید