توالی زمانی
خصوصیات: افراد توالیِ زمانیِ وقایع را دوست دارند. آنها ارزش زیادی برای وقتشناسی، برنامهریزی و پیشرفتن مطابق برنامهی زمانی، قائل هستند. در این فرهنگ «زمان پول است» و افراد اهمیت قائل نشدن برای برنامههایشان را نمیپذیرند.
استراتژیها:
هر بار روی یک فعالیت یا پروژه تمرکز کنید؛
وقتشناس باشید؛
کارها را سر موعد تحویل بدهید؛
مهلتهای روشن و واضح تعیین کنید.
تقارن زمانی
خصوصیات: افراد به گذشته، حال و آینده به شکل دورههای به هم آمیخته نگاه میکنند. آنها اغلب بهطور همزمان روی چندین پروژه کار میکنند و برنامهها و تعهدات از دید آنها، انعطافپذیر هستند.
استراتژیها:
در انجام کارها انعطافپذیر باشید؛
در صورت امکان به افراد اجازه بدهید در انجام کارها و پروژهها انعطافپذیر باشند؛
بر اهمیت وقتشناسی و مهلتها در صورتی تأکید کنید که برای رسیدن به اهداف ضروری باشند.
نمونههای بارز فرهنگهای حامی توالی زمانی آلمان، انگلستان، آمریکا و نمونههای بارز فرهنگهای حامی تقارن زمانی ژاپن، آرژانتین و مکزیک هستند.
۷. مرکز کنترل درونی و بیرونی (نحوهی ارتباط افراد با محیطشان)
مرکز کنترل درونی
خصوصیات: افراد باور دارند که میتوانند برای دستیابی به اهدافشان، طبیعت یا محیط اطرافشان را کنترل کنند. این دیدگاه شامل چگونگی کار کردن آنها با تیمها و سازمانها میشود.
استراتژیها:
- اجازه بدهید افراد دامنهی مهارتهایشان را گسترش بدهند و کنترل یادگیریشان را به دست بگیرند.
- اهداف روشنی را مشخص کنید که افراد موافق آنها باشند.
- دربارهی تضادها و اختلافات صریح و رک باشید و اجازه بدهید افراد در مخالفتهای سازنده مشارکت کنند.
مرکز کنترل بیرونی
خصوصیات: افراد باور دارند که تحت کنترل طبیعت یا محیط اطراف هستند و برای رسیدن به اهداف باید با محیط همسو شوند. آنها در روابط یا محیط کاری، روی رفتارشان با دیگران تمرکز میکنند و تا جای ممکن از تضاد و درگیری اجتناب میکنند. افراد اغلب برای اطمینان از عملکرد خوبشان به قوت قلب دیگران احتیاج دارند.
استراتژیها:
- منابع درست را در اختیار افراد قرار بدهید تا کارشان را بهنحو مؤثری انجام بدهند؛
- به افراد دستورالعمل و بازخورد منظم بدهید تا بدانند عملکردشان چگونه بر محیط اثر میگذارد؛
- به افراد اطمینان خاطر بدهید که کارشان خوب است؛
- مدیریت تضاد را با سرعت و بیسروصدا انجام بدهید؛
- برای بالا بردن اعتماد به نفس افراد، هر کاری که میتوانید انجام بدهید؛
- میان بازخوردهای مثبت و منفی تعادل برقرار کنید؛
- افراد را به پذیرش مسئولیت تشویق کنید.
نمونههای بارز فرهنگهای با مرکز کنترل درونی اسرائیل، آمریکا، استرالیا، نیوزیلند، انگلستان و نمونههای بارز با مرکز کنترل بیرونی چین، روسیه و عربستان سعودی هستند.
ابعاد فرهنگی هافستِد مدل دیگری است که میتوانید برای درک اختلافات فرهنگی از آن استفاده کنید. مزیت مدل هافستِد این است که تحقیقات او تنها شامل کارمندان یک سازمان (IBM) میشود، بنابراین بعید است که یافتههای او متأثر از اختلافات در فرهنگ شرکت باشند. اما اِشکال این مدل این است که فرهنگ این شرکت ممکن است نتایج کلیتر را تحریف کند.
دیدگاهتان را بنویسید