مانع چهارم خودخلاق‌پنداری است. باور به اینکه ما خلاق‌ترین افراد برای تولید تبلیغات هستیم و خلاقیت و ابتکار ویژگی منحصربه‌فرد ماست، یک مانع بزرگ است. بهترین تبلیغ‌ها در گذر زمان با تلاش فراوان و بهبود و اصلاح بر اساس بازخوردهای دریافتی از مشتریان هدف شکل می‌گیرند. باور به اینکه فقط خودمان خلاقیت داریم مانع پیشرفت و بهبود تدریجی می‌شود. کمپین‌های تبلیغاتی زیادی به دلیل خودداری شرکت تبلیغاتی از اعمال تغییرات به فراموشی سپرده شده‌اند. البته این مسئله به شرکت‌های تبلیغاتی محدود نمی‌شود و مشتریان این شرکت‌ها هم دچار این مشکل هستند. غرور و باور بی‌جا درباره‌ی میزان خلاقیت باعث می‌شود تصمیم‌های کلیدی به جای منطق و بازخورد عینی مشتریان هدف، بر مبنای احساس اتخاذ شوند. این وضعیت به خلق تبلیغ‌های بد و بی‌کیفیت منجر می‌شود.

۵. کپی‌برداری از دیگران همیشه جواب نمی‌دهد

مانعِ پنجم، باور فراگیر به شناسایی و کپی‌برداری از رویکرد تبلیغاتی رقیب اصلی است. تقلید از رویکردِ تبلیغاتی رقیب باعث موفقیت نمی‌شود. پیش از کپی‌برداری برای اطمینان باید تبلیغات مهم همه‌ی رقبا را آزمایش کنید. هیچ بعید نیست که با آزمایش تبلیغات رقبا مشخص شود رقیب پیشرو که بیشترین سهم بازار را دارد تنها به دلیل پیشرو بودن در صنعت، سهمِ بازار بزرگی دارد نه به خاطر تبلیغاتش؛ در مقابل رقیب دیگری با وجود برخورداری از سهم کوچکی از بازار تبلیغات موثرتری دارد.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *