زمانی که در لحظه‌ای کلیدی، همکار مورداعتمادتان، شما را غافلگیر می‌کند

  • آقایان «پ» و «د»، با کمک هم وب‌سایتی را راه‌اندازی کرده‌اند که کار تولید محتوای آن با «پ» و کار طراحی و راه‌اندازی وب‌سایت هم برعهده‌ی «د» است. «پ» می‌داند که کار «د» به زمان بیشتری نیاز دارد و درنتیجه برای همراهی با او و تقدیر از زحماتش، گاهی با انجام کارهایی سعی می‌کند تا احترام و تشکر خود را ابراز کند. مثلا برای «د»، ناهار می‌برد، با انجام ماساژ سعی می‌کند به التیام درد مزمن کمر همکارش کمک کند یا با هدیه‌هایی او را غافلگیر نماید. اما یک روز، آقای «د» به دوست و همکارش می‌گوید که قصد تغییر روند کار و حرفه را دارد. در این موقعیت، آقای «پ» سکوت می‌کند اما «د» که احساس می‌کند نادیده گرفته شده است، تکرار می‌کند: «درباره‌ی تصمیمم هیچ نظری نداری؟»، «پ» با بی‌ادبی می‌گوید: «درباره‌ی چی نظری ندارم؟ چی میگی؟» در این حالت است که آقای «د» به‌خاطر بی‌توجهی و بی‌ملاحظگی دوستش، رنجیده‌خاطر می‌شود. با وجود تمام محبت‌هایی که آقای «پ» در رابطه‌ی همکاری و دوستی‌شان به خرج می‌دهد اما آقای «د» گاهی‌ اوقات حس می‌کند که همکارش آن‌طور که باید و شاید به حرف‌هایش توجه نمی‌کند. «پ» هم تمام کارها و محبت‌هایی که تا کنون کرده است را زیر سؤال می‌برد و می‌گوید:‌ «حیف آن همه کاری که تا کنون برایت کرده‌ام.»

در این موقعیت‌ها، همکار یا دوست ارزشمندی که همیشه به شما خوبی کرده است، رابطه‌تان را تخریب می‌کند و باعث ایجاد ناامیدی، ترس و گناه در شما می‌شود. شاید واکنش چنین دوست و همکاری قابل‌درک باشد اما برخورد گستاخانه‌اش با شما توجیه‌پذیر نیست.

  • در این موقعیت چه باید گفت؟
  • در این موقعیت، آقای «د» باید از این عبارت استفاده کند: «گلایه‌ی من از کارهایی که برایم کرده‌ای نیست و قدردان محبت‌های تو هستم. اما از نوع برخورد فعلی تو دلگیر شده‌ام.»

چرا چنین برخوردی، نتیجه‌ی مثبتی به همراه دارد؟

اگر عبارت پیشنهادی بدون هیچ‌گونه التهاب احساسی گفته شود، اثرات خوبی ایجاد می‌کند و از شدت آزردگی می‌کاهد. زیرا:

  • مشخص می‌کند که علت دلخوری دقیقا در کجای رابطه شکل گرفته است و از اختلاط موضوعات مختلف موجود در رابطه و همکاری جلوگیری می‌کند. یعنی مستقیما به مشکل و دلخوری پیش‌آمده اشاره می‌کند و اینگونه مانع ایجاد جنجال و ابهام در رابطه می‌شود.
  • خیلی واضح و سریع مشخص می‌کند که دلخوری آقای «د» بابت چه موضوعی است و از رابطه‌ای علت و معلولی برای بیان دلخوری استفاده می‌کند. به‌عبارت دقیق‌تر، آقای «د» ناراحتی خود را معلول از برخورد و واکنش تند همکارش در آن لحظه عنوان می‌کند.
  • این عبارت و چنین واکنشی از سوی آقای «د» باعث ایجاد فرصتی برای حل موضوع به‌شکلی دوسویه و با همکاری هر دو دوست می‌شود.

در مثال مطرح‌شده، آقای «د» باید نفسی عمیق بکشد و بگوید: «من قدردان زحمات تو در کار و دوستی‌مان هستم اما از برخورد فعلی‌ تو دلگیر شده‌ام.» درواقع مشکل خیلی شفاف مشخص می‌شود. یعنی «د» با نشان دادن قدردانی نسبت به زحمات و محبت‌های سابق دوستش از او می‌خواهد تا درباره‌ی تصمیم جدیدش اظهارنظر کند و با او همراه باشد. این نوع برخورد باعث می‌شود تا «پ» متوجه ناراحتی همکارش بشود و زمانی که «د» برای صحبت و مشورت نزد او می‌آید، ملاحظه و توجه بیشتری به خرج بدهد.

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *