انسجام تيمي، هم به عنوان يک جزء جدا نشدني از اثربخشي تيم است .در يک تيم منسجم، روح با يکديگر بودن و پشتيباني از يکديگر را بوضوح ميتوان ديد. اين انسجام به اعضاي تيم در حل سريع تضادها ياري مي‌نمايد. هر اندازه سطح انسجام تيم بالاتر رود، گروه روش يکساني را ميپذيرد.

تنوع شخصيتي اعضاي تيم، چهارمين عامل موفقيت است. تعدادي از تحقيقات تاثير تنوع تيم در عملکرد گروهي موفق را نشان دادهاند. عموماً اين تحقيقات بيان ميدارند که در مسائل پيچيده، تيم‌هايي با افراد مختلف و تواناييهاي متفاوت دانشي و تکنيکي، اثر بخشتر از تيم‌هايي هستند که تقريباً در اين جنبهها يکسان هستند.

افراد مشخصي، رهبران ذاتي ميشوند در حالي که ديگران ترجيح ميدهند نقش پيروان را ايفا کنند. برخي افراد، سخنگوهاي ذاتي هستند، در حالي که ديگران از بيان درونياتشان عاجزند. هر شخص به هرحال، ميتواند تأثير مثبتي براثربخشي کلي تيم داشته باشد، اما هميشه بايد يک تعادل بين تيپهاي شخصيتي برقرار شود.

عموماً بهترين رهبرها يا (ESTJ) هستند يا (ENTJ). بسته به موقعيت مورد نظر، اگر نياز به يافتن راهحلهاي خلاق و به کارگيري تکنولوژي جديد نباشد و مسائل ساختاريافته و سرراست باشند،رهبر حسي(ESTJ) گزينه مناسبي است. اما اگر تيم نياز به رويکردهاي جديد در حل مسائل داشته باشد و مسائل به آساني درک نشوند، رهبر شهودگرا (ENTJ) گزينه مناسبي است.

برونگراها طبيعتاً راحتتر از درونگراها ارتباط برقرار ميکنند. حسگراها بيشتر از شهودگراها و تفکرگراها بيشتر از احساسيها ميتوانند ارتباط برقرار کنند. برونگراها سخنگوهاي ذاتي هستند اما حقيقت اين است که تعدادي زيادي از برونگراها نميتوانند در يک تيم باشند، چون آنها با بيان زياده از حد عقايدخودشان، تيم را دچار تشنج ميکنند. افراد حسگرا حقايق را دريافت ميکنند و براحتي ميتوانند آنها را به صورت سازمانيافته با ديگر اعضاي تيم در ميان بگذارند.

 

کلمات کليدي : ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *