اعضاي يک تيم ايدهآل بايد داراي استعداد و دانش متنوع باشند، در حالي که به راحتي بتوانند بدون بروز هيچ مشکلي با يکديگر ارتباط برقرار کنند.
الگوهاي متنوعي براي تيمهاي اثربخش ارائه شده، در اين تحقيق از الگوي مطرح شده توسط کراجر و توسن(Kroeger & Thuesen , 1992) براي تيمهاي توسعه سيستمهاي اطلاعاتي(IS) استفاده شده است. تيمهاي (IS) به خاطر پيچيده بودن فرايند طراحي سيستمهاي اطلاعاتي و بهرهگيري از اعضاي بخشهاي مختلف سازمان مورد مناسبي براي بررسي است و شايد بتوان نتايج اين مقاله را به تيمهاي ديگر نيز تسري داد.
از الگوهاي رايج در رويکرد تيمي ميتوان به الگوي طراحي کاربرد مشترک، اشاره کرد. اين الگو، زمان طراحي سيستم را کوتاه ميکند، در حالي که نتايج جامع و با کيفيت بالايي ارائه ميدهد. به عنوان مثال يک تيم با طراحي کاربرد مشترک که براي طراحي سيستمهاي حسابداري، تشکيل شده است شامل حسابداران و همچنين متخصصان کامپيوتر است.
در الگوي طراحي کاربرد مشترک، سه عامل تحت تأثير تفاوتهاي افراد قرار ميگيرد: رهبري اثربخش، ارتباطات درون تيم و انسجام گروه. تقريباً تمام عوامل به افراد درگير در تيم بستگي دارد.
رهبر تأثيرگذار يکي از عوامل مهم در موفقيت تيم است. رهبر بدون تأثير، بهره وري تيم را از بين خواهد برد. يک رهبر بادانش و جسور بايستي بتواند سطوح متفاوتي از عملکرد و مديريت را ارائه کند. بايد بتواند جلسات تيم را کنترل کند و تقريباً همه افراد را در مذاکره شرکت دهد تا به يک نتيجه قابل قبول دست يابد.
اغلب يافتن رهبرخوب، کار سختي است. هر کسي ترکيب مناسبي از توانايي تکنيکي و شخصيتي مناسب را ندارد. علاوه براين رهبر بايستي بتواند تيم را اداره و سريعاً تعارضها را حل کند.
ارتباطات درون تيم عامل ديگري است که موفقيت تيم را تحت تأثير قرار ميدهد و مشکلات در اين زمينه ميتواند به صورتهاي مختلفي بروز نمايد.
دیدگاهتان را بنویسید