اگرچه توسعه‌ سازمانی مبحث گسترده‌ای است، می‌توان آن را با توجه به تأکیدی که بر فرایندها به جای مشکلات دارد، از دیگر سیستم‌های تغییر سازمانی بازشناخت. در واقع، سیستم‌های سنتی تغییر گروه بر شناسایی مشکلات در یک سازمان و سپس تلاش برای تغییر رفتاری که مشکل را به‌وجود آورده است تمرکز می‌کنند. ابتکار توسعه‌ سازمانی نسبت به سایر استراتژی‌های تغییر، شناسایی تعاملات و الگوهای رفتاری است که سبب ایجاد و حفظ مشکلات می‌شوند. آنگاه در عوضِ اینکه صرفا به رفتارهای مجزا از هم توجه شود، فرایند توسعه‌ سازمانی سلامت رفتاری سازمان را هدف قرار می‌دهد؛ چراکه این ساختار سالم به‌خودی‌خود مشکلات را پیش‌بینی می‌کند و مانع از بروزشان می‌شود.

برنامه‌های توسعه‌ سازمانی معمولا چندین ویژگی اساسی مشترک دارند. اول اینکه برنامه‌های طولانی‌مدتی هستند که در اغلب موارد حداقل یک تا سه سال طول می‌کشند. دوم اینکه در توسعه‌ سازمانی بر مدیریت مشارکتی تأکید می‌شود یعنی مدیران و کارکنان در سطوح مختلفِ سلسله مراتب سازمان برای حل مشکلات مشارکت می‌کنند. سوم اینکه در توسعه‌ سازمانی یگانگی هر سازمان به رسمیت شناخته می‌شود و این‌گونه نیست که به سادگی برای تمام شرکت‌ها نسخه‌‌ای یکسان تجویز شود، تمرکزی که در توسعه‌ سازمان بر تحقیق و بازخورد وجود دارد از فرض یگانگی هر سازمان نشئت می‌گیرد. چهارم اینکه برنامه‌های توسعه‌ سازمانی بر ارزش کار گروهی و گروه‌های کوچک تأکید دارند. در واقع، اکثر سیستم‌های توسعه‌ سازمانی از واحدهای کوچک، یا حتی تک‌نفره، به عنوان ابزار تحقق بخشیدن به تغییرات سازمانی وسیع استفاده می‌کنند.

سازمان‌دهنده (catalyst) گروه یا فردی است که فرایند توسعه‌ سازمانی را تسهیل می‌کند و به نام «عامل تغییر شناخته می‌شود». عوامل تغییر اغلب مشاورانی از بیرون سازمان‌اند که در مدیریت برنامه‌های توسعه‌ی سازمانی با‌تجربه هستند، با این‌حال گاهی شرکت‌ها از مدیران داخلی توسعه‌ سازمانی استفاده می‌کنند. استخدام مشاوران توسعه‌ سازمانی بیرون از سازمان، این مزیت را دارد که آنها چشم‌انداز متفاوتی فراهم می‌آورند و نسبت به مشکلات و نیازهای سازمان سوگیریِ به نسبت کمتری دارند. اولین عیب عواملِ بیرونیِ تغییر این است که ممکن است آنها درک عمیقی از مسائل کلیدی خاص شرکت نداشته باشد. علاوه بر این، عاملان تغییر خارجی احتمالا در جلب اعتماد و همکاری بازیکنان کلیدی سازمان با سختی روبه‌رو می‌شوند. به همین علت، برخی از شرکت‌ها رویکرد تیمی مرکب از عامل‌های تغییر ‌داخلی و بیرونی را به‌کار می‌گیرند؛ با این هدف که‌ مزایای هر دو را در اختیار داشته باشند در عین حال مشکلات موجود در هریک از رویکردها را به حداقل برسانند.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *