دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود یک شرکت تصمیم به ادغام یا تملک شرکت دیگر بگیرد. بدون شک پشت هر ادغامی دلایل استراتژیک و منطقی وجود دارد. در واقع همهی ادغامهای موفق در دنیا، دلایلی روشن و منطقی برای این کار داشتهاند. ادغام و تملک از طریق گوناگون برای شرکت ارزشآفرینی میکنند که برخی از آنها را در ادامه میخوانید:
بهبود عملکرد شرکت
این مورد یعنی بهبود عملکرد شرکت، هم شامل عملکرد شرکت هدف و هم شرکت اصلی میشود و یکی از مهمترین دلایل استراتژیهای ارزشآفرینی از طریق ادغام و تملک است. شرکتی که تحت حمایت و کنترل شرکت دیگر درمیآید، به دلیل مزیت مقیاس، عملکرد بهتری خواهد داشت.
علاوه بر این دو شرکتی که با هم ادغام میشوند، تأثیر بیشتری بر بازار خواهند داشت چون احتمال اینکه بتوانند سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند، بیشتر است. به دنبال سهم بیشتر، سود و درآمد بیشتری برای شرکت حاصل میشود.
مدیریت جدید درصورتیکه بتواند اتلاف وقت و هزینهها را کاهش بدهد میتواند تأثیر واضح و مثبتی بر بهبود حاشیهی سود عملیاتی داشته باشد.
حذف ظرفیت اضافی
در بسیاری از موارد، زمانی که یک صنعت رشد میکند و گسترش مییابد، به نقطهای از کمال و اشباع میرسد که به ایجاد ظرفیت اضافی در صنعت منجر میشود. روزبهروز شرکتهای بیشتری وارد صنعت میشوند و در نتیجه عرضه افزایش مییابد و قیمتها بهشکل قابل توجهی کمتر میشود. تولیدات بیشتر از طرف شرکتهای موجود و ورود شرکتهای جدید در صنعت، تعادل عرضه و تقاضا را از بین میبرد و بهندرت، عرضه از تقاضا پیشی میگیرد که به سقوط قیمتها منجر میشود.
بهمنظور رفع این اختلال و اصلاح این مشکل، شرکتها با هم ادغام میشوند تا ظرفیت اضافهی ایجادشده کاهش پیدا کند یا حذف شود. کارخانهها و کارگاهها تعطیل میشوند چون فروش با چنین قیمت پایینی دیگر سودمند نخواهد بود. معمولا کارخانههایی که کمترین بازده را دارند زودتر تعطیل میشوند تا تعادل عرضه و تقاضا را دوباره به صنعت بازگردانند. کاهش ظرفیت اضافه، فواید بیشماری به دنبال دارد و شرکتها را وادار میکند تا در مورد استراتژیهای خود مجددا بیندیشند و کیفیت را بیشتر از کمیت مدنظر قرار بدهند.
دیدگاهتان را بنویسید