اطلاعات غلط و خطاهای فکری احتمالا از دلایل مهم بسیاری از ناکارامدی‌های بازار هستند؛ چرا که هیچ‌کسی همه چیز را نمی‌داند و حتی اگر بداند ممکن است بهترین تصمیم ممکن بر اساس آن اطلاعات را اتخاذ نکند.

  • خطاهای پیش‌بینی: از نمونه‌های معمول این نوع خطاها هستند، زیرا حتی تحلیل‌گران بازار سهام نیز در مورد پیش‌بینی درآمد و سود مورد انتظار شرکت‌ها دچار اشتباه می‌شوند.
  • نمایندگی: یک برون‌یابی نتایج آینده بر اساس مجموعه‌ای محدود از مشاهدات یا حقایق است، بنابراین گاهی اوقات با عنوان «خطای توجه به نمونه‌ی کوچک» نیز شناخته می‌شود. این خطا بیشتر در سرمایه‌گذارانی دیده می‌شود که به دنبال گزینه‌ای مناسب برای سرمایه‌گذاری هستند و مبنای تصمیم خود را بر اساس عملکرد و بازده‌ی اخیر آن قرار می‌دهند به جای اینکه یک بازه‌ی طولانی را مد نظر قرار بدهند. غالبا، این اتفاق در نتیجه‌ی نبود ارزیابی بایسته رخ می‌دهد که در آن سرمایه‌گذار به جای انجام تحقیقات مستقل، به بروشور‌ها و مطالب تبلیغاتی شرکت‌ها یا خود بودجه بسنده می‌کند.
  • قالب‌بندی محدود: به معنای ارزیابی تعداد معدودی از عوامل است که ممکن است بر سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌خواهد یک اوراق بهادار را به علت عملکرد گذشته‌ی آن بدون در نظر گرفتن عوامل اقتصادی متغیری که می‌تواند عملکرد آن را تغییر بدهد، خریداری کند.
  • حسابداری ذهنی: یک نوع قالب‌بندی محدود است که در آن سرمایه‌گذاری‌های مختلف به شکل ذهنی با به کارگیری معیارها و ارزیابی‌های بایسته‌ی مختلف تفکیک می‌شوند به طوری که سایر ملاحظات ممکن است غیرقابل‌توجیه در نظر گرفته شوند. برای مثال، در نظر گرفتن سرمایه‌گذاری‌های مجزا در قالب یک سرمایه‌گذاری به جای بخشی از یک پورتفولیو.
  • جانبداری در جمع‌آوری اطلاعات و تفکر: به معنای اِعمال تمایلات شخصی بر حقایق و تفکرات برای مطابقت دادن آنها با نظرات و اقدامات جاری است.

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *