در سه فرهنگ نخست، افراد زیردست سازمان بودند و وجودشان به خاطر کمک به سازمان در رسیدن به اهدافش بود. در فرهنگ اگزیستانسیالیست، سازمان وجود دارد تا به رسیدنِ افراد به اهدافشان کمک کند. در اینجا، استعداد و مهارتهای افراد، بزرگترین سرمایهی سازمان است.
این فرهنگ، بهترین فرهنگ برای سازمانهایی است که تماما به استعداد یا مهارت متخصصان حرفهای و کارمندان «نمونه» متکی هستند. برای مثال، شرکتهای مجازی که ترکیب متنوعی از پیمانکارها و کارمندان را استخدام میکنند، اغلب اگزیستانسیالیست هستند. استارتاپها و شرکتهای زیادی نیز فرهنگ اگزیستانسیالیست را اتخاذ میکنند.
این فرهنگ بسیار مناسب سازمانهایی است که نیاز به جذبِ بهترین استعدادهای ممکن را دارند یا زمانی که شما در گروهی کار میکنید که اعضا، حقوق برابر دارند.
آزادی فردی، پایه و اساس یک فرهنگ اگزیستانسیالیست است. پس، به اعضای تیم خود آن آزادیای را بدهید که برای انجام کارشان به آن نیاز دارند و مناسب و درخور خودشان میبینند. در صورت امکان، اجازهی دورکاری یا تنظیم برنامهی زمانی خودشان را بدهید. اگر یک گام به عقب بردارید، خواهید دید که با دادن این آزادی، مشارکت و بهرهوری بهتر خواهد شد.
در گام بعد، از قرارداد روانی که هریک از اعضا با سازمان شما دارد، سر دربیاورید. وقتی انتظارات ناگفتهی افراد را بدانید، میتوانید به رویکرد انگیزه و پاداش خود برای برآوردن نیازهای افراد، شاخ و برگ بدهید.
در این فرهنگ، هر فردی در فرایند تصمیم گیری میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. اعضای تیم خود را به ابراز عقایدشان تشویق کنید، اما تأکید کنید که اجباری در این کار نیست.
chetor.com=منبع
دیدگاهتان را بنویسید