شرط بندی: در اینجا، فرهنگ از نوعی است که در آن، تصمیمات ریسک بالایی دارند و ممکن است کارمندان سالها صبر کنند تا بفهمند که آیا تلاشهایشان واقعا فایده داشته است یا نه. شرکتهای داروسازی نمونههای روشنی از این فرهنگ را دارند، همینطور شرکتهای نفت و گاز، شرکتهای معماری و سازمانهایی در صنایع بزرگ با سرمایههای عظیم.
از آنجا که نیاز به گرفتنِ تصمیماتِ درست، بسیار مهم است، عناصر فرهنگی به گونهای شکل میگیرند که ارزشها بلندمدت باشند و این باور جمعی در خصوص نیاز به برنامهریزی، آمادگی و تلاشِ لازم، در تمام مراحل تصمیمگیری وجود دارد.
فرایند: در این فرهنگ، سرعت بازخورد کند و ریسک کم است. خردهفروشان بزرگ، بانکها، شرکتهای بیمه و سازمانهای دولتی معمولا در این دسته قرار میگیرند. هیچ معاملهای به تنهایی نمیتواند تأثیر زیادی روی موفقیت سازمان بگذارد و سالها طول میکشد تا خوب یا بد بودن یک تصمیم مشخص شود.
به خاطر عدم وجود بازخورد آنی، ارزیابی نوع کار برای کارمندان بسیار دشوار است، بنابراین به جای این کار بر نحوهی انجام کارها، تمرکز میکنند. برتری فنی معمولا در این فرهنگ ارزش دارد و کارمندان به گرفتن پروسه و جزئیات درست بدون ارزیابی نتایج واقعی، تمرکز خواهند کرد.
نکته:
شاید احساس کنید که سازمان شما با هیچ یک از این فرهنگها سازگاری ندارد. اگر چنین است، سعی نکنید سازمان خود را به زور با یکی از فرهنگها انطباق دهید، بلکه بخشهایی از این مدل را که برای سازمانتان مفید هستند، انتخاب و اِعمال کنید.
دیدگاهتان را بنویسید