فرایند نوآوری به چهار مرحله‌ی اصلی تقسیم می‌شود:

  1. ایده: جمع‌آوری نوآوری‌های بالقوه، ریشه‌یابی ایده‌ها، ارزیابی و سپس عرضه‌ی ایده‌ها؛
  2. تبیین مدل مفهومی: بررسی و ارزیابی گسترده و دقیق و سپس توسعه‌ی مدل مفهومی برای رسیدن به راهکار، اجرا و بازاریابی؛
  3. اجرا: اجرا و آزمودن راهکار برای رسیدن به محصول نهایی؛
  4. بازاریابی: همه‌ی مراحل مرتبط با برانگیختن و سپس برآوردن نیاز مشتری شامل تأمین، تولید، تجهیز، بازاریابی و فروش.

شاخصه‌ی مراحل اول و دوم، خلاقانه‌تر بودن آنها و همچنین داشتنِ چارچوب آزادتر است و در عوض، مراحل سوم و چهارم فرایندمدار و متمرکز هستند. اجرای هریک از این مراحل، به میزان گستردگی سازمان بستگی دارد. برای مثال معمولا سازمان‌های بزرگ، نظام ارزیابی پیچیده‌تر و فرایند تصمیم‌گیری چند‌لایه دارند که به پیچیدگی مراحل اول و دوم می‌انجامد و در شرکت‌های فناوری به‌دلیل تولید محصولات دانش‌محور، مرحله‌ی سوم پیچیده‌‌تر و گسترده‌تر از سایر مراحل است. در شرکت‌های خدماتی نیز مرحله‌ی چهارم دارای پیچیدگی بیشتری است. در ادامه به بررسی هریک از مراحل مدیریت نوآوری می‌پردازیم.

مرحله‌ ۱: ایده‌ها

نوآوری همواره با جست‌وجو برای یافتن امکانات تازه آغاز می‌شود تا بتوان از آنها ایده‌هایی استخراج و ارزیابی ‌کرد. امکانات تازه می‌توانند هریک از موارد زیر باشند:

  • درخواست‌های برآورده‌نشده‌ی مشتریان؛
  • معضلات مشتریان؛
  • بازارهای احتمالیِ جدید؛
  • یک راهکارِ فنی.

مسیرهای بی‌شماری برای رهیافت امکان‌های تازه وجود دارد ولی آنها را می‌توان در دو رویکرد کلی دسته‌بندی کرد:

۱. جست‌وجوی هدفمند

در این رویکرد، جست‌وجو برای یافتن پتانسیل‌های تازه در محدوده‌ی زمینه‌های از پیش تعیین‌شده و برمبنای راهبردِ نوآوری سازمان انجام می‌گیرد. روش‌های رایج در این رویکرد شامل برگزاری کارگروه‌های خلاقیت درمورد موضوعی خاص، برگزاری کارگروه با کاربران پیش‌رو (LEAD Users) و مسابقات ایده پردازی هستند. کاربران پیش‌رو به آن‌ دسته از کاربران اطلاق می‌شود که به‌ دلایلِ مختلف از جمله علاقه یا مدت زمانِ استفاده‌ی بیشتر، قبل از عموم مشتریان نیازهای جدید را درک می‌کنند.

۲. رویکرد تصادفی

گاه پتانسیل‌های تازه به‌صورت تصادفی دریافت و ثبت می‌شوند. برای مثال یک فناوریِ جدید در حین جست‌وجوها پیدا می‌شود یا کارکنان حین بررسی پیشنهادها یا براساس بازتاب مشتریان امکان تازه‌ای می‌یابند.

قدم بعدی ثبت امکان‌های تازه به‌عنوان ایده ‌است. برای این کار می‌توان شرح مختصری از ایده‌ی اولیه، دلیلِ اهمیت و کاربرد آن را برای سازمان تبیین نمود. در صورت لزوم، رسم یک طرح اولیه‌ی ساده می‌تواند به تبیین بهترِ ایده کمک کند.

قدم نهایی در این مرحله ارزش‌گذاری ایده‌هاست. یک گروه تصميم‌گیری بر مبنای مجموعه ضوابط تعیین‌شده‌‌ی سازمان، منافع و امکان‌پذیری هر ایده را محاسبه و بر مبنای آن هر ایده را اولویت بندی می‌کند. نتیجه‌ی مرحله‌ی اول، فهرستی از ایده‌ها، اهداف و چشم‌‌انداز مربوط به هریک از آنهاست.

مرحله ۳: اجرا

با استفاده از نتایج مرحله‌ی دوم (مدل مفهومی) در مرحله‌ی اجرا، محصول برای ارائه به بازار، تولید و آماده می‌شود. این شامل ساخت نمونه‌‌های اولیه، انجام آزمون‌های گوناگون و اصلاح محصول تا رسیدن به کیفیت مورد انتظار است. نکته‌ی مهم در پروژه‌های نوآوری تمرکز بر آزمایش محصول با کاربران واقعی و در شرایط واقعی است تا اطمینان حاصل شود محصول تولیدشده بازتابی واقعی از کاربران دریافت می‌کند.

هنگامی که محصول به بلوغ لازم رسید، آماده‌ی عرضه به بازار است. همان‌طور که اشاره شد، بهترین رویکرد، رویکرد چرخه‌ای است تا اطمینان حاصل شود محصول در هر مرحله توسط کاربران استفاده و تأیید می‌شود.

علاوه بر اجرا و تولید محصول، در این مرحله مواردی همچون مشخصات فنی، راهنمای نحوه‌ی تولید و استفاده و سایر مستندات مشابه آماده می‌شوند.

مرحله ۴: بازاریابی

آخرین مرحله، ارائه‌ی محصول به مشتریان است. طبعا محصول باید آماده‌ی عرضه باشد و این امر نیاز به چرخه‌ی تأمین، تولید و تجهیز دارد. بازاریابی فنِ مشتاق کردن کاربران و سپس عرضه‌ی محصولات و کسب رضایت آنهاست. در قالب پروژه‌های نوآوری همه‌ی افراد سازمان باید آماده‌ی ارائه‌ی محصول با بهترین کیفیت باشند بنابراین لازم است که علاوه بر داشتن برنامه‌ریزی منسجم برای عرضه و فروش و پشتیبانی، همه‌ی واحدها از جمله بازاریابی و فروش باید برای ارائه‌ی محصول به بازار آموزش ببینند و همراهی لازم را داشته باشند. مدیریت نوآوری سازوکاری برای عرضه‌ی محصولات و خدمات نوین است ولی اصول پایه‌ای مدیریت تولید از جمله ارزش‌گذاری مستمر و پویش بازتاب مشتری یا سایر ارزیابی‌ها کماکان انجام می‌شوند تا فروش، سود و رضایت مشتری افزایش یابد. یکی از روش‌های رایج بازاریابی، مدل آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) یا ۴P (محصول، جایگاه، عرضه و قیمت) است.

در انتهای مراحل مدیریت نوآوری، محصول به بخش مدیریت محصولات و خدمات سپرده می‌شود.

برگرفته از سایت : چطور دات کام

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *