از حدود سال ۱۹۶۰ وزارت صنعت و تجارت بینالمللی ژاپن مخالف گسترش صنعت خودروسازی ژاپن بوده است، چراکه داشتن خودروِ شخصی را مترادف با تنبلی میداند و آن را بهنوعی سنگ بنای جامعهای مصرفگرا تلقی میکند که بهشدت از آن نفرت دارد. علاوهبراین، حداقل در سالهای نخست، دربارهی توانایی تولیدکنندگان بیتجربهی ژاپنی در رقابت با فورد، جنرالموتورز و فولکس تردید جدی داشته است. همچنین، از این بیمناک بوده است که مبادا بازار خودرو در ژاپن باعث تحریک تقاضای مقاومتناپذیر مردم و درنتیجه بازشدن درِ اقتصاد بهروی واردات خارجی شود؛ بستن در بهروی واردات، چیزی بوده که آنها عزم خود را برای آن جزم کردهاند.
اما وزارت صنعت و تجارت بینالمللی ژاپن صادقانه به این باور داشته است که گسترش صنعت خودروسازی بر توازن تجارت ژاپن، توانایی ژاپن در جا بازکردن در عرصهی اقتصاد جهانی و کلا بهرهوری این کشور، تأثیری مخرب و بهواقع زیانآور دارد. وزارت صنعت و تجارت بینالمللی ژاپن بر این باور است که هرچه صنعت خودروسازی ژاپن موفقتر باشد، تأثیر اقتصادی مخربتری بر ژاپن خواهد گذاشت. این وزارتخانه بیان کرده است که اتومبیل نیازمند دو مادهی اولیه و خام است که در کوتاهمدتترین چرخه در ژاپن وجود دارند: پترولیوم و سنگ آهن. علاوهبراین، برای تولید اتوموبیل، باید منابع کمیاب، یعنی زمینهای ارزشمند و قابلکشت را بهسمت ساختوساز بزرگراه و آزادراهها برد. وزارت صنعت و تجارت بهجای اتومبیل، روی سرمایهگذاری گسترده برای بهروزرسانی ظرفیت راهآهن دست گذاشته است.
بااینکه خودروهای ژاپنی به بازار امریکا و اروپا هم راه یافته و فروش رکوردشکنی در آنجا داشتهاند، اما وزارت صنعت و تجارت هنوز بر این باور است که عوایدی که از صادرات خودرو نصیب ژاپن شده است، صرفا کسری از هزینههایی است که صنعت خودرو، به نرخ ارز، برای وادرات نفت و سنگ آهن به ژاپن تحمیل میکند. بخش کوچکی از مجموع هزینههایی که صرف بزرگراهها شده است، میتوانست ظرفیت راهآهن ژاپن را گسترش بدهد، ظرفیتی که ژاپن هنوز فاقد آن است. علت این فقدان هم، مبالغ هنگفتی است که صرف ساخت جادهها شده و هرگز برای ساخت یک سیستم بزرگراهیِ مناسب کافی نبوده است. کامیونها جادهها را قفل میکنند، شهرهای بندرگاهی بیشازحد شلوغاند و آلودگی هوا نیز در حال افزایش است.
وزارت صنعت و تجارت بینالمللی در نبرد با صنعت خودروسازی شکست خورد. نیمی از این شکست از ناحیهی صنعت خودروسازی بوده است، چراکه برخلاف نظر این وزارتخانه به راه خود ادامه داد. نیم دیگر نیز ناشی از اشباع خیابانها توسط مردم ماشینسوار بوده است. همهی اینها علیرغم قیمت بالای خودرو و بنزین، کمبود جای پارک، و ترافیکهای سرسامآوری اتفاق افتاده است که هیچکس بهاندازهی همان آدمی که داخل ماشین نشسته است، از آنها شاکی نیست. اما لااقل (و نکته همینجاست) تأثیر خودرو بر بهرهوری، موقعیت رقابتی و توازن تجارت ژاپن بهشدت لحاظ شده است. حتی مدیران اجرایی شرکتهای خودروسازی که بیشتر از بقیه با وزارت صنعت و تجارت درافتادند، آشکارا اذعان دارند که وظیفهی این وزارت بوده که از جدی گرفتهشدن این ملاحظات اطمینان حاصل کند، فارغ از اینکه این شرکتها چقدر برای جلوراندن چرخهی تولید اشتیاق داشتهاند یا مرد نشسته داخل ماشین در خیابان، چقدر ماشینش را دوست دارد.
دیدگاهتان را بنویسید