ارز‌ش‌گذاری یک استارتاپ درطول زمان، به‌طور خطی تغییر نمی‌کند. به عبارت بهتر، صرف اینکه دوازده ماه از سری الف محصولات شما گذشته است بدین معنا نیست که ثروت شما هم افزایش یافته است و پول بیشتری دارید. برای افزایش ارزش شرکت، باید به کارهای بزرگی دست زد. مثلا در یک شرکت نرم‌افزاری، ممکن است این اقدامات انجام شود (موارد زیر هم وحی منزل نیستند):

  • پیشرفت از ارزش‌گذاری بذر اولیه: هدف این است که عنصر اصلی ریسک حذف شود. این کار ممکن است با استخدام عضوی کلیدی، اثبات توانایی فائق آمدن بر برخی از موانع فناوری یا ساخت یک نمونه و مشاهده‌ی واکنش مشتری انجام گیرد.
  • محصول در آزمایش بتا و ارزش‌گذاری مشتری قرار دارد. توجه کنید که اگر محصول تمام شود و همچنان ارزش‌گذاری مشتری وجود نداشته باشد، احتمالا ارزش‌گذاری چندان افزایش نخواهد یافت. بخش ارزش‌گذاری مشتری بسیار مهم‌تر است.
  • محصول در حال ارسال شدن است و برخی از مشتریان اولیه برای آن پول پرداخت کرده‌اند و دارند از آن استفاده می‌کنند و بازخورد مثبت به شرکت می‌دهند.
  • مشکلات تناسب محصول/بازار (فقدان قطعات مشخص) که در انتشار اولیه امری طبیعی است تقریبا به‌طور کامل از بین رفته است. نشانه‌های اولیه‌ای از سرعت گرفتن کسب‌وکار مشاهده می‌شود.
  • مدل کسب‌وکار به اثبات رسیده است. دیگر معلوم است که چطور می‌توان مشتری جذب کرد و ثابت شده است که این فرایند را می‌توان مقیاس‌گذاری نمود. هزینه‌ی جذب مشتریان پایین است و روشن است که کسب‌وکار می‌تواند سودآور باشد چرا که هزینه‌ی تبدیل هر مشتری به مراتب از این هزینه فراتر است.
  • کسب‌وکار به‌خوبی مقیاس‌گذاری شده است اما برای تسریع فرایند گسترش، به پول بیشتری نیاز دارد. این سرمایه ممکن است که برای گسترش در بازار بین‌المللی یا صرفا برای تسریع گسترش و قبضه کردن بازار نیاز باشد یا می‌تواند برای تأمین هزینه‌هایی که طی رشد کسب‌وکار نیاز است مورداستفاده قرار گیرد.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *