سرمایه اطلاعاتی در اقتصاد دیجیتالی نقش بسیار مهمی ایفا میکند. در سازمانها نیز اگر با راهبردهای کسب و کار همسو یا منطبق باشد، میتواند ارزش افزوده فوقالعادهای ایجاد کند. یکی از مهمترین دغدغههای مدیران در سالهای اخیر ایجاد این همسویی بین سرمایه اطلاعاتی و راهبردهای سازمانی بوده است که به همسویی راهبردی شناخته میشود. سرمایه اطلاعاتی در سازمانها معمولا با عنوان داراییهای نامشهود مطرح میشود و اندازهگیری آن ساده نیست.
● مقدمه
در سالهای اخیر موضوع استفاده از فناوری اطلاعات در امور تجاری و کسب وکار و همسویی یا انطباق آن با راهبردهای سازمان مسأله مهمی برای مدیران ارشد اجرایی در اقصی نقاط دنیا شده است. متأسفانه بسیاری از مدیران با دنباله روی از این موج، هزینههای بسیاری را به سازمان خود تحمیل کردهاند و به دلیل کم توجهی به همسویی با راهبردهای سازمان موفق به کسب نتایج قابل قبول و ایجاد ارزش برای سهامداران و ذینفعان نشدهاند.
در همین راستا اندازهگیری این سرمایهها و داراییهای نامشهود مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. در واقع این موضوع کار سادهای نیست و متأسفانه در این زمینه روشهای کاربردی زیادی معرفی نشدهاند. یکی از نکات مهم در این خصوص این است که این داراییهای نامشهود به راحتی و به سادگی به نتایج مشهود تبدیل نمیشوند. در واقع تأثیر آنها در عملکرد مالی از طریق زنجیره پیچیدهای از روابط علت و معلولی درون سازمان خواهد بود.
● اقتصاد دیجیتالی
در سالهای خیلی دور، در عصرکشاورزی و ماقبل صنعتی، دو عامل کار و زمین نقش مهمی در زندگی بشری داشتند. پس از شروع عصر صنعتی و تا اواخر قرن بیستم، دو عامل کار و سرمایه بهعنوان عوامل اصلی تولید شناخته میشدند. اما اکنون اطلاعات و دانش جای خود را در اقتصاد جهانی پیدا کردهاند و در کنار کار و سرمایه، از جمله داراییهای مهم تولید و ارزش آفرینی به شمار میآیند. در واقع رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در اواخر قرن بیستم باعث شد تا بخش قابل توجهی از تولید و کارآفرینی از فعالیتهای فیزیکی به سمت فعالیتهای دانایی محور سوق پیدا کند.
با افزایش حجم و تبادل سریع اطلاعات در دنیای کنونی و نیز نیروی کار متخصص که در اقصا نقاط جهان پراکنده هستند، دانش و تجربه به سرعت منتقل میشود و مزیتهای شرکتها با افزایش رقابت مورد تهدید قرار میگیرد. در این اوضاع و احوال تنها مزیت رقابتی نسبتا پایدار برای شرکتها، ترکیب نیروی انسانی خلاق و مستعد در کنار نوآوری در فناوری و بازار است. از این طریق است که شرکتها میتوانند در اقتصاد جدید، ارزش آفرینی کنند.
هم اکنون در یک جامعه اطلاعاتی و دهکده جهانی با یک اقتصاد جدید به نام اقتصاد دیجیتالی یا اقتصاد دانایی – محور زندگی میکنیم. مشخصههای بارز این اقتصاد به شرح زیر است:
۱) منبع اصلی در اقتصاد جدید «دانایی» است، یعنی ارزش آفرینی کسب و کار یا خلق ثروت، بر پایه سرمایه فکری استوار است.
۲) بیشتر فعالیتها در این اقتصاد مبتنی بر اطلاعات و دانش است و از طریق ارایه خدمات بجای فعالیتهای ساخت و تولید که از نوع فیزیکی هستند، انجام میشود.
۳) خدمات مبتنی بر دانش مانند آموزشهای آکادمیک یا آموزشهای تخصصی و مهارتی، خدمات مالی و بیمه، خدمات مشاوره و ممیزی و نیز رسانهها، به سرعت در حال افزایش است.
۴) رسانههای ارتباطی جدید مانند شبکه جهانی وب (اینترنت) و شبکههای داخلی شرکتها (اینترانت) و ارتباطات سیار به سرعت در حال فراگیر شدن است.
۵) ساختار شرکتها از حالت سلسله مراتبی و سنتی خود در حال تبدیل به ساختارهای شبکهای است. این موضوع در شرکتهای کوچک و متوسط بسیار رایج است.
۶) در اقتصاد جدید، توسعه غالبا دارای ماهیت تحولی و با رشد و تکامل سریع و بنیادین همراه است.
هسته اصلی تمامی مشخصههای ذکر شده، سرمایه اطلاعاتی است که در سازمانهای جدید ارزش آفرینی میکند. در بسیاری از شرکتها، سرمایه اطلاعاتی، منبع نوآوری و موجد مزیت رقابتی است. با افزایش فضای رقابتی در اقتصاد جهانی، موفقیت سازمانها به نحو چشمگیری وابسته به توانایی استفاده آنها از فناوری اطلاعات در فرایندهای اصلی سازمانها در جهت خلق ارزش و سوددهی است. در واقع مهمترین وظیفه مدیریت در این بین، سازماندهی و هدایت سرمایههای اطلاعاتی در جهت خلق ارزش و سود برای شرکت است.
دیدگاهتان را بنویسید