گاهی اوقات افراد تازه‌کار از حل یک مسئله درمی‌مانند. آنها یک روش را امتحان می‌کنند. اگر جواب ندهد، یا مسئله را رها می‌کنند یا دوباره آن روش را تکرار می‌کنند، به این امید که شاید این بار نتیجه بهتری بگیرند. در این شرایط، ممکن است کارمند تازه‌کار پس از انجام چندباره یک روش، درمانده شود. وظیفه شما مدیران و رهبران این است که به هدایت شغلی چنین فردی کمک کنید که از زاویه جدیدی به مسئله نگاه کند و به‌سراغ راه‌حل‌های دیگری برود. گاهی اوقات حتی خود مسئله به‌درستی تعریف نشده است؛ پس باید ابعاد آن روشن شود.

برای مثال، یک برگزارکنندۀ جوانِ رویداد هرچه تلاش می‌کرد موفق نمی‌شد افراد زیادی را جذب رویدادهایش کند. او هر بار روش‌های مختلف تبلیغ و اطلاع‌رسانی را به کار می‌گرفت اما نتیجه همان بود. مربی شغلی با طرح پرسش‌‌های مناسب به او کمک کرد تا مسئله را بازتعریف کند. معلوم شد که مشکل نه در راهبردهای تبلیغاتی بلکه در محتوای رویدادها است. رویدادهایی که او برگزار می‌کرد ارزش افزوده چندانی ایجاد نمی‌کرد و محتوای‌ آنها در اینترنت به‌راحتی پیدا می‌شد. پس او تصمیم گرفت که اول به نیازسنجی مخاطبان توجه کند و بعد دست به طراحی رویداد بزند. نتیجه این بود که وی یکی از موفق‌ترین رویدادهای کاری را برگزار کرد.

با طرح پرسش‌های زیر می‌توان به افراد تازه‌کار کمک کرد تا مسئله را بهتر درک کنند:

  • در حال حل‌کردن چه مشکلی هستی؟
  • چه احساساتی درباره‌اش داری؟
  • بیشترین نگرانی تو درباره کدام جنبه از مشکل است؟
  • مشاهدات تو از رفتار دیگران در قبال مشکل پیش‌آمده چگونه است؟

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *