از کجا بدانیم که یک قانون احمقانه است؟
از خود بپرسید چه کسی به آن نیاز دارد. اگر این قوانین در درجهی اول به افرادی مربوط میشود که با خود میگویید کاش هرگز استخدامشان نکرده بودید، احتمالا قوانین احمقانهای هستند.تصور کنید شما کارمندی خوب و توانا هستید که برای کاری در سازمان خود تقاضا میدهید. شما رزومه خود را شستهرفته میکنید و یک معرفینامهی گیرا مینویسید و آنگاه به حفرهی سیاه وارد میشوید ـ حد فاصل بین تقاضا برای یک کار و استخدام شدن (یا دریافت یک اطلاعیهی عمومی مبنی بر اِشغال این پست). این مسئله حقیقتا احمقانه و غیرانسانی است. آیا راهی برای ایجاد فرایندهای استخدامی به شیوهی انسانی وجود ندارد؟ آیا این امکان وجود ندارد که فرد مناسب را بهجای اینکه با جستوجوی کلیدواژهها پیدا کنید از طریق گفتهها، نحوهی ارائهی، و شناخت او انتخاب کنید؟ فرایند استخدام را انسانی کنید تا افراد مستعدتر و بهتری بیابید.
دیدگاهتان را بنویسید