در موقعیت‌هایی مانند آنچه گفتیم، مصاحبه‌کنندگان تحت‌تأثیر عوامل نابجا و اشتباه قرار می‌گیرند و پیش از اینکه بتوانند اطلاعاتی درباره‌ی فرد متقاضی کسب کنند، همه‌چیز را درمورد خود لو می‌دهند. کسانی که در زمینه‌ی روان‌شناسیِ فردی تحقیق و مطالعه می‌کنند، به‌خوبی با این مسئله آشنا هستند. برای مثال در سال ۱۹۷۰ دانشکده‌ی پزشکی تگزاس در نظر داشت در مرحله‌ی تکمیل ظرفیت، ۵۰ دانشجوی جدید را به کلاس‌های خود اضافه کند. این تعداد از دانشجویان نه در عملکرد خود در رابطه با مریضان و سوپروایزرهای بیمارستان با سایر هم‌کلاسی‌ها تفاوتی داشتند و نه در مدارج علمی و عملکردهای آکادمیک، ولی در دور اول مصاحبه پذیرفته نشده بودند.

همین موضوع، نامناسب‌بودن و نامربوط‌بودن شیوه‌ی مصاحبه را نشان می‌داد، زیرا تحقیقاتِ بیشتر درباره‌ی دانشجویان تازه‌اضافه‌شده، حاکی از این بود که این افراد واقعا کفایت لازم برای شرکت در کلاس‌ها را ندارند. درواقع، تحقیقات بیشتر درباره‌ی این دانشجویانِ جدید نشان می‌داد این افراد حتی ممکن است خطرناک باشند، تأثیرگذاری دیگران را در امور نادیده بگیرند و… . درهرحال این مثال نشان می‌دهد شیوه‌ی مصاحبه اصلا و ابدا مفید نبوده است.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *