یکی از دوستانم برای مصاحبهای شغلی به شرکتی مراجعه کرده بود. او خود را ۵ دقیقه زودتر به محل قرار رسانده بود و بهمحض ورود، او را به اتاق مصاحبه دعوت کرده بودند. بسیار خوشحال بود و از اینکه حتی کمی زودتر به مکان مصاحبه رسیده بود، احساس افتخار میکرد. این احساسات مطبوع باعث شده بود دوست کذایی ما، آرامش خیال و اعتمادبهنفس(افزایش اعتماد به تفس) خوبی در مصاحبه داشته باشد و طوری ظاهر شود که عوامل مصاحبهکننده نیز از اعتمادبهنفس و آرامش او خوششان بیاید. اما این تمام ماجرا نیست. واقعیت این است که دوست محترم ما، با اشتباهگرفتن ساعت حضور برای مصاحبه، ۲۵ دقیقه هم دیر به محل رسیده بود، اما سوءتفاهمی که برای شخص خودش پیش آمده بود، نوعی اعتمادبهنفس در او ایجاد کرده و استقبال تیم مصاحبه را نیز برانگیخته بود. این فرد بهطور عادی، کسی نیست که در مواجهه با شرایط بحرانی مانند دیررسیدن، آرامش خود را حفظ کند، اما اشتباهی که در زمانبندی رخ داده بود و همینطور بخت خوبش، او را در چنین شرایطی قرار داده بود و اینها درنهایت منجر به پذیرفتهشدن او در مصاحبه شد.
خب، چیزی که کاملا واضح است، این است که عوامل مصاحبه در آن شرکت کاملا اشتباه کردهاند و مصاحبهی صورتگرفته بسیار ناکارآمد بوده است، زیرا آنها نیرویی استخدام کردهاند که درواقع از زمین تا آسمان با فرد موردنظرشان متفاوت است. این اشتباهات و سوءتفاهمها معمولا در مصاحبههای شغلی روی میدهد و علت هم چیزی نیست جز مصاحبههای ساختارنیافته و فرمهای مصاحبه و اطلاعاتی که چندان بهدرد نمیخورند. این مسئله در بخش پذیرش دانشگاهها هم دیده میشود و نمرات، امتیازات و معیارهای استاندارد در پذیرش افراد نادیده گرفته میشود.
دیدگاهتان را بنویسید