کتاب راهنمای سرمایهگذاری موفق نوشته رابرت کیوساکی، چراغ راهی است برای افرادی که در سرمایهگذاریهای مختلف هیچ پولی در بساط ندارند و یا شکست خوردهاند و میخواهند از نو آغاز کنند.
روشن کردن مفهوم واقعی سرمایهگذاری، ترسها، لذتها و چالشهایی که در سرمایهگذاریهای مختلف فارغ از زمان و مکان وجود دارد، رسالتی است که رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) در کتاب راهنمای سرمایهگذاری موفق (Rich dad’s guide to investing: what the rich invest in that the poor and middle class do not) به عنوان یک مرشد و راهنمای سرمایهگذاری برای خود تعریف کرده است. کیوساکی در قسمتی از کتاب میگوید: «امیدوارم با تکیه بر آموزههایی که در این کتاب به دست میآورید ایدههای فوقالعاده سرمایهگذاری را که سالها با خود همراه داشتهاید را عملی کنید؛ سرمایهگذار واقعی کسی است که در هر شرایط از بازار سود خود را به دست آورد.
این کتاب با داستان بازگشت رابرت کیوساکی، از ویتنام در سال 1973 آغاز میشود. درست یکسال قبل از پیوستن به نیروی دریایی ارتش، همان موقعی که قرار بود او برای مدت یکسال یا کمی بیشتر با هیچ شغل و کسب و کاری، بیپول و سرمایه با روزهای سخت زندگی روبرو شود.
بدون تردید رابرت کیوساکی نویسندهای برجسته و موفقترین مدرس در حوزه اقتصاد فردی به شمار میرود. خواندن کتابهای آقای رابرت کیوساکی تاثیر عمیقی بر باورهای نادرست رایج در جامعه درباره مفاهیمی چون پول، دارایی، بدهی، انواع بدهی، سرمایهگذاری، پسانداز، وام و.. دارد. این نویسنده باهوش، نارساییهای مالی که در عصر حاضر مردم از آنها رنج میبرند را به خوبی شناسایی کرده و راهکارهای مالی بینظیری در جهت رفع این موانع و دستیابی به استقلال مالی را ارائه نموده است.
در بخشی از کتاب راهنمای سرمایهگذاری موفق میخوانید:
یکی از مزیتهای خواندن این کتاب این است که در انتها متوجه خواهید شد که افکارتان حدود 180 درجه با نظرات و عقاید افراد سرمایهگذار و سرمایهدار تفاوت دارد. پدر پولدار چنین میگفت که یکی از دلایلی که درصد بسیار کوچکی از مردم ثروتمند میشوند این است که کارهایی انجام میدهند که به فکر هیچ یک از افراد معمولی خطور نکرده است. افراد عادی تنها از یک راه بهره میگیرند و به دلیل ناآگاهی مدام از این شاخه به آن شاخه میپرند در حالی که سرمایهداران و ثروتمندان راههای مختلف را امتحان میکنند و در آخر فقط روی یکی از آنها تمرکز مینمایند. این کار هم باعث آگاه شدن و با تجربگی آنها میشود و هم روح و جسم آنها را با خوب و بد روزگار آشنا میگرداند و به مراتب ظرفیتشان در مقابل مشکلات و شرایط جدید بالاتر میرود و مهمتر از همه این که مهارتهای ذهنیشان تا حد اعلایی تقویت میگردد.
پدر پولدار نوع طرز فکر افراد ثروتمند و سرمایهدار را با نام «دو روی سکه» نامگذاری میکرد و معتقد بود که افراد دارای چنین دیدگاهی قادرند از یک زاویه دو روی سکه را به طور همزمان ببینند و افکار منعطفتری در ذهن خود بپرورانند. در واقع اگر چه هر دو گروه سرمایهگذاران واقعی و ثروتمند و سرمایهگذارن عادی به مسئلۀ امنیت در مقابل ریسک عمیقا فکر میکنند، اما سرمایهگذاران ثروتمند اغلب به این که چگونه از ریسک یک موقعیت سودآور بسازند، بیشتر فکر میکنند. البته ممکن است این نوع طرز فکر از نظر افراد عادی و یا سرمایهگذاران معمولی کمی خطرناک به نظر بیاید، اما نمیتواند دور از ذهن باشد و نتایج مخربی به همراه داشته باشد.
همان طور که در طول صفحات فصلهای متوالی کتاب پیش میروید قطعا در مییابید که مهمترین وجه تفاوت و یا تمایز میان سرمایهگذاران ثروتمند و سرمایهگذاران عادی دیدگاههای متضادشان است. پدر پولدار میگفت: «سرمایهگذاران ثروتمند با هوش بالایی که دارند خود را موظف میدانند تا دو روی سکه را همزمان ببینند، در حالی که این کار از دیدگاه یک سرمایهگذار عادی یا فرد معمولی غیر ممکن به نظر میآید. این مسئله تنها تفاوت میان آنها است که باعث میشود ثروتمندان روز به روز ثروتمندتر شوند و افراد عادی روز به روز ضعیفتر و نیازمندتر.
منبع : https://www.ketabrah.ir/
دیدگاهتان را بنویسید