استخرهای ماینینگ به ماینرهای کوچک اجازه میدهند تا پاداشهای ماینینگ بیشتری دریافت کنند.
با پیوستن به بقیهی ماینرهای یک گروه، استخر به ماینرها اجازه میدهد تا بلاکها را زود به زود یپدا کنند.
اما مشکلی هم در استخرهای ماینینگ وجود دارد.
همانند مسئلهی واحدهای پردازش گرافیکی و اسیکها، ساتوشی ظاهرا در پیشبینی ظهور استخرهای ماینینگ هم موفق نبوده است.
استخرها گروههایی از ماینرهای همکار هستند که به توافق میرسند تا پاداش بلاکهای پیداشده را براساس نسبت سهمشان در قدرت ماینینگ با هم تقسیم کنند.
با اینکه استخرها با کاهش دشواری پاداش گرفتن و قابلپیشبینیتر کردن این کار، برای ماینرهای متوسط مطلوب هستند، ولی متأسفانه قدرت را در دست مالک استخر ماینینگ جمع میکنند.
آیا ماینینگ اتلاف برق نیست؟
برخی از اقتصاددانهای ارتدکس از ماینینگ بهعنوان کاری بیفایده انتقاد کردهاند.
البته باید به خاطر سپرد که این برق برای کار مفیدی صرف میشود:
فراهم کردن شبکهی پولی به ارزش میلیاردها (و بهطور بالقوه تریلیونها) دلار!
در مقایسه با کربنی که از ماشین کارکنان پیپل (PayPal) تنها برای رفتن به سر کار در هوا منتشر میشود، میتوان از اثر محیطی بیتکوین چشمپوشی کرد.
چون بیتکوین بهسادگی میتواند جایگزین پیپل، شرکتهای کارتهای اعتباری، بانکها و افرادی شود که برای تمام اینها قانونگذاری میکنند، سؤالی که مطرح میشود این است:
آیا امور مالی سنتی همگی نوعی اتلاف نیستند؟
نه فقط برق، بلکه پول، زمان و منابع انسانی!
دشواری ماینینگ
اگر قرار باشد کلا ۲۱ میلیون بیت کوین تولید شود، چرا تولید بیت کوین با افزایش قدرت سختافزارهای ماینینیگ تسریع نشده است؟
تولید بیت کوین وابسته به دشواری است. دشواری الگوریتمی است که سختی اثبات کار را براساس اینکه بلاکها در چارچوب زمانی مشخصی (تقریبا هر دو هفته یا ۲۰۱۶ بلاک) با چه سرعتی حل شوند، تنظیم میکند.
دشواری با قدرت هش بهکارگرفتهشده کم و زیاد میشود تا زمان متوسط بین هر بلاک را تقریبا روی ۱۰ دقیقه نگه دارد.
نصف شدن پاداش بلاک
ساتوشی بیت کوین را طوری طراحی کرد که پاداش بلاکی که ماینرها بهطور خودکار برای حل آن دریافت میکنند، بعد از هر ۲۱۰ هزار بلاک نصف شود (یا تقریبا هر ۴ سال یکبار).
از آنجا که قیمت بیت کوین بالا رفته است (و انتظار میرود با گذر زمان به افزایش خود ادامه دهد)، با وجود کاهش پاداش بلاک، ماینینگ همچنان کاری سودآور است، البته حداقل برای آن دسته از ماینرهایی که دارای پیشرفتهترین سختافزارهای ماینینگ هستند و به برق ارزانقیمت دسترسی دارند.
ماینرهای درستکاری که اکثریت را تشکیل میدهند، شبکهی را امن میسازند
برای اینکه حمله به شبکهی بیت کوین با ساختن بلاکهایی با سوابق تراکنشی غلط موفقیتآمیز باشد، یک ماینر متقلب باید اکثریت قدرت ماینینگ را در دست بگیرد تا طولانیترین زنجیره را حفظ کند.
به این کار حملهی ۵۱ درصدی گفته میشود و به حملهکننده این امکان را میدهد که از مقدار مشخصی سکه چند بار استفاده کند و به اختیار خودش تراکنشهای بقیهی کاربرها را مسدود سازد.
برای رسیدن به این هدف، حملهکننده باید صاحب سختافزارهای ماینینگ بیشتری نسبت به بقیهی ماینرهای درستکار باشد.
برای چنین حملهای، باید هزینهی مالی گزافی پرداخت.
در این مرحله از توسعهی بیت کوین، محتملتر است که تنها شرکتهای بزرگ یا دولتها بتوانند چنین هزینهای را تقبل کنند… البته مشخص نیست که سود خالص (اگر اصلا سودی باشد) چنین افرادی از منحط کردن یا تخریب بیتکوین چقدر خواهد بود.
تمرکز ماینینگ
متأسفانه استخرها و سختافزارهای تخصصی منجر به گرایش تمرکزی در ماینینگ بیت کوین شدهاند.
به گفتهی گِرگ مکسول (Greg Maxwell) توسعهدهندهی بیت کوین: «اینکه تعدادی مؤسسه حجم اکثریتی از قدرت هشینگ را کنترل میکنند احتمالا به ضرر بیتکوین است.»
همچنین گفته میشود که حداقل ۵۰ درصد از سختافزارهای ماینینگ در چین قرار دارند.
بااینحال، شاید بتوان گفت که تلاش برای چنین حملهای، برخلاف منافع اقتصادی طولانیمدت هر ماینر است.
برآیند سقوط اعتبار بیت کوین، نرخ مبادلهی آن را بهشدت کاهش میدهد و ارزش سرمایهگذاری ماینر برای سختافزار و سکههایش را تحلیل میبرد.
چون اجتماع میتواند تصمیم بگیرد که زنجیرهی تقلبی را رد کند و به آخرین بلاک درست برگردد، حملهی ۵۱ درصدی احتمالا نرخ ریسکی با پاداش کم برای ماینرها محسوب میشود.
ماینینگ بیتکوین قطعا بیعیب و نقص نیست، اما بهبودهای ممکن همیشه پیشنهاد و در نظر گرفته میشوند.
منبع : سایت چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید