تكنولوژي اطلاعات (IT)كه از تلاقي الكترونيك، پردازش دادهها و ارتباطات – مخابرات حاصل شده است، باعث از ميان رفتن فاصلهها و در كنار هم قرار گرفتن كامپيوترها و كاربران و همچنين مكانيزه شدن سيستمها، شده است. اين امر، تمركززدايي، ايجاد ابر شاهراه، افزايش سرعت و كيفيت تصميمگيري و مديريت كارا را فراهم ساخته است.
در دهه 1970 كه كاربرد فناوري اطلاعات در سازمانها به ويژه صنايع توليدي گسترش چشمگيري يافت، مكانيزهسازي فعاليتها اهم اين كاربردها بود. در سطح بنگاههاي اقتصادي، فناوري از عوام ل مهم افزايش توان رقابتپذيري محسوب ميشود. زيرا از طريق تبلور در متمايزسازي محصولات، كاهش هزينهها و ايجاد فرصتهاي جديد كسب و كار، به بنگاههاي اقتصادي در كسب مزيت رقابتي كمك ميكند. در سطح صنعت، چنانچه آن صنعت توانايي بهبود، توسعه و نوآوري تكنولوژيكي را داشته باشد و بتواند با استفاده از سازوكارهاي مناسب به انتشار فناوري در بنگاههاي اقتصادي زيرمجموعه خود كمك كند، با افزايش سطح توانمنديهاي مجموعه خود، به سوي رقابت پذيري گام برخواهد داشت.
امروزه، مديران ارشد در سطوح مختلف براي كسب موفقيت، برخورد آگاهانه با تحولات دنياي كسب و كار، پرهيز از رويكرد آزمون و خطا و درنهــايت كاهش ريسك تصميمگيريهاي خود، بايد آشنايي با اصول مديريت فناوري را تاحد ممكن افزايش داده و به تدريج، اصـول آن را درعمل پياده كنند در سطح كلان، به مديران عالي كمك ميكند تا به سياستگذاريهاي مناسب، تماميتلاشهاي پراكنده ملي در مسير توسعه فناوري را هماهنگ و جهت دهي كرده و با فراهم آوردن زيرساختهاي لازم و حضور هوشمندانه، موجبات توسعه پايدار و افزايش توان رقابت ملي را فراهم آورند. بكارگيري IT به طرق زير منجر به افزايش كيفيت محصولات خواهد شد:
كاهش قيمت كالا: با كاهش هزينههاي عملياتي قيمت تمام شده كالا كاهش خواهد يافت و در نتيجه محصول با قيمت پائينتري به بازار عرضه خواهد شد و طبق تعريف جديد كيفيت اين به معناي افزايش كيفيت است.
كارايي، زيبايي و دوام: با بهبود فرآيندها و عملياتها درصد اشتباهات پرسنل و ماشينآلات كاهش يافته و با افزايش دقت در توليد، محصولي با كيفيت بالاتر خواهد انجاميد.
محصولات متنوعتر، كمحجمتر و ظريفتر: اغلب تكنيكهاي توليد ناب و سيستمهاي وابسته به مديريت كيفيت كه در محيط كاري بكار گرفته ميشوند پتانسيلهايي را بوجود ميآورند كه با فعال ساختن آنها قادر خواهيد بود تا حجم قطعات را كاهش داده و در نهايت محصولي ظريف تر به بازار عرضه نماييد. در نتيجه افزايش قدرت سازمان در ايجاد تنوع در محصولات خواهد بود كه به جذب سهم بيشتري از بازار منجر خواهد شد.
بهبود كيفيت كسب و كار : IT ميتواند به طور استراتژيك براي بهبود كيفيت عملكرد كسب و كار مورد استفاده قرار گيرد. در نگرشIT ميتوان از برنامههاي بهبود مستمر در برآوردن نيازمنديها و انتظارات مشتريان از لحاظ كيفيت خدمات بعد از فروش هزينه و غيره. حمايت كند.
بهبود كارايي و هزينه: بهبود كارايي و پايين آوردن هزينهها از طريق كاربرد اينترنت و سيستمهاي ارتباطات مخابراتي به عنوان راهي سريع و كم هزينه براي ارتباط با مشتريان و عرضه كنندگان و شركاي تجاري خواهدبود.
بهبود عملكرد و اثربخشي تجاري: استفاده وسيع از تكنولوژيهاي مبتني بر اينترنت در درون شركت مثل اينترانت ميتواند همكاري در تجارت را بهبود بخشد.
هزينه تغيير تكنولوژي اطلاعات بسيار بالاست طوريكه هزينه تغيير نرمافزار از هزينه تغيير فيزيكي بيشتراست، شايد به راحتي بتوان مدل يك ماشين را تغيير داد، در حالي كه تغيير نرمافزار سيستم از WINDOWS به LINUX هزينه گزافي را بايد پرداخت نمود.
دیدگاهتان را بنویسید