هدفگذاري کارراهه به دلیل ماهیت خاص آن و با فراهم آوردن اطلاعات لازم براي
پیشرفت کارراهه افراد میتواند به عنوان یک مکانیزم کنترلی و پسخوراند عمل کند؛ ایدههاي خاصی را سازماندهی کند؛ باعث هدایت فعالیت شود و بالاخره در قالب یک شیوه نظارتی افراد را در زمینه دستیابی به پیشرفت و شناخت موانع رضایت خود یاري کند. براساس تحقیقات اولیه در مورد اهداف کارراهه به نکاتی میتوان اشاره کرد که در
هدفگذاري کارراهه مفید است:
-1 شخص باید اهدافی را در مسیر شغلی خود تعیین کند که با ارزشهاي شخصی،
استعدادها ، علاقه ها و سبک زندگی مطلوب وي متناسب باشد. اغلب افراد اهداف مسیر
شغلی خود را نه براي تأمین نیازهاي شخصی بلکه براي خوشایند دیگران تعیین میکنند.
افرادي که اهداف مسیر شغلی خود را به خاطر جلب توجه دیگران انتخاب میکنند، احتمالاً در
جامه عمل پوشاندن به ارزشها و آرزوهاي شخصی خود عاجز میمانند.
-2 افراد باید توجه دو جانبه (دوگانهاي) به ارضاي نیازهاي کنونی و رضایت آینده خود
داشته باشند. کسانی که بشدت به آینده توجه دارند و هر شغل و فعالیت کاري را آمادگی
براي شغل آینده در نظر میگیرند، احتمالاً با مشکل مواجه میشوند و از شغل خود لذت
نمیبرند. برنامهریزي براي آینده مطلوب است ولی شیفتگی صرف به آینده میتواند مضرباشد. هیچ جایگزینی براي انجام کار جالب و رضایت بخش وجود ندارد، با این وجود هنگامی
که کار خسته کننده و ناخوشایند باشد، قانون جانشینی استثنا میشود.
-3 اهداف کارراهه شخص باید با سبک زندگی وي هماهنگ باشد. مدیریت کارراهه مؤثر
مستلزم درك رابطه بین زندگی کاري فرد، زندگی شخصی و خانوادگی وي است.
بسیاري از افراد اهداف مسیر شغلی خود را بدون توجه به آثار آن در واقعیتهاي زندگی،
تعقیب میکنند. کار اغلب نیاز به تعهد زمانی طولانی دارد که با سایر جنبه هاي زندگی افراد،
یعنی خانواده، خدمات اجتماعی و خود بالندگی در تعارض است. بنابراین هدفگذاري مؤثر،
مستلزم دقت قابل توجه به پیامد تعقیب یک هدف خاص در زندگی شخصی و تأثیر نتایج
عوامل خانوادگی و شخصی در دستیابی به اهداف کارراهه است.. .
نسرين رضاجو
دیدگاهتان را بنویسید