اما هیچیک از مصاحبهکنندگان متوجه نشده بودند شیوهی پاسخدهی مصاحبهشوندگانی که بهطور تصادفی به سؤالات پاسخ میدهند، چگونه است. نکتهی جالبتوجه این بود که مصاحبهشوندگان در انتخابهای خود بیشتر، افرادی را برگزیده بودند که جوابهای تصادفی داده بودند و کمتر به پاسخدهندگان راستگو میل و توجه داشتند.
نتیجهای که از نظر روانشناسی دریافت میشود، بسیار مهم است: افراد مایلاند هر اطلاعاتی را بهشیوهای مربوط و قابلاستناد تغییر داده و بپذیرند. در هر ۲ مثال عنوانشده، یعنی هم در مصاحبهی شغلی دوست من و هم این دانش آموزان، افراد مصاحبهکننده نتوانسته بودند نشانههای واقعی را دریابند. در پژوهشی دیگر، محققان از گروهی از دانشآموزان خواستند در برنامهی پیشبینی عملکرد و معدل شرکت کنند. آنها از دانشآموزان پرسیدند کدام روش را برای پیشبینی در این تحقیق انتخاب میکنند.
گزینههای پیش روی آنها شامل این موارد بود: پیشبینی براساس مصاحبه با پاسخهای واقعی و صادقانه، پیشبینی براساس پاسخهای تصادفی و الکی و پیشبینی بدون هیچ مصاحبهای. از این گزینهها، پیشبینی بدون مصاحبه در پایینترین جایگاه قرار گرفت. بیشتر آنها ترجیح میدادند محققان براساس مصاحبههایی با پاسخهای تصادفی، درموردشان پیشبینی کنند و اکتفاکردنِ صِرف به سابقهی درسیشان در گذشته را نمیپسندیدند.
بیشترِ افراد گمان میکنند انتخاب گزینهی تصادفی کمک بیشتری به آنها خواهد کرد، زیرا معتقدند در مصاحبههای رودررو اطلاعات بهتر و مؤثرتری ردوبدل میشود، حتی اگر خبری از پاسخها و اطلاعات واقعی و صادقانه نباشد. اما این طرز فکر کاملا اشتباه است.
دیدگاهتان را بنویسید