مدیران غالبا سرمایهگذاریهای ثابت و ابتکارهای راهبردی را که بهمنظور بهبود عملکرد عملیاتی و مالی طراحی میشوند، معرفی و از آن دفاع میکنند. ارزیابی مالی و ارزیابی ریسک این پروژهها مؤلفهای کلیدی در فرایند تأیید است.
مدیران باید از فرضهایی که تحلیل مالی هر پروژهای را تشکیل میدهند آگاه باشند. آنها باید با طرح پرسشهای پیچیده، احتمال خطا در تحلیلهای مالی را تاحدامکان کاهش دهند. شرکتهایی را میبینیم که میلیونها دلار در پروژهها و ابتکارهایی هدر دادهاند که براساس تحلیل مالی نادرستی بودهاند.
مدیران باید با مفهوم بازده سرمایهگذاری نیز آشنا باشند و بدانند چطور نتایج فنون مالی رایج را برای سنجش بازده سرمایهگذاری تفسیر کنند: بازپرداخت، ارزش خالص فعلی و میزان بازده داخلی. آنها باید مشخص کنند که یک پروژه، چطور بر سرفصلهایی از اقلام اصلی خاص در ترازنامه و صورت سود و زیان اثر میگذارد و اگر اهداف مالی پروژه محقق نشود، چه اثری بر عملکرد مالی سایت یا شرکت میگذارد.
مهارتهای مالی مکمل جعبهابزار پایهای هستند که هر مدیری باید به آن مجهز باشد. مدیران باید بدانند پیامدهای مالی تصمیمهایشان چیست و اینکه چطور میتوانند با بهرهگیری از دادههای مالی، عملکرد شرکتشان را بهبود بخشند. سازمانهای آموزش و توسعهٔ مدیریت باید در برنامههای رشد رهبریشان، آموزش این دسته از مهارتهای مالی را بهشکلی مؤثر و کاربردی بگنجانند. تسلط عملی بر این مهارتها هر مدیری را در رهبری کسبوکار خود بیشازپیش اثربخش میکند.
برگرفته از سایت : چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید