یک مربی در لحظات بحرانی به بازیکنانش که افسرده در رختکن وِلو شدهاند و امیدی برای شروع نیمهی بعدی بازی ندارند میگوید: «تسلیم نشید.» کارآفرینانی که در موقعیتهای دشوار گیر میکنند و فشار کار برایشان غیرقابل تحمل میشود نیز دقیقا همین جمله را مدام با خودشان تکرار میکنند که «نه، من نباید تسلیم بشم.
همهی ما در زندگی با چالشهای متعددی روبهرو هستیم، مثلا راهاندازی کسبوکار جدید از جمله بزرگترین چالشهایی است که خیلیها خودشان را درگیرش میکنند. حالا فرض کنید شما هم یکی از کارآفرینانی هستید که با هزار زحمت کسبوکار خودتان را راه انداختهاید و الان دقیقا در موقعیتی هستید که در سختی دستوپا میزنید. شاید فکر کنید اگر در چنین موقعیتی به خودتان بگویید «تسلیم نشو» در واقع همهی زحماتتان را زیر سوال بردهاید، چون شاید همین جملهی دو کلمهای باعث شود وظایف سنگینی که به دوش دارید کماهمیت جلوه کنند. اما اگر این جمله را همین شکلی تفسیر کنیم، آیا شما جایگزین بهتری برایش سراغ دارید؟ اصلا میشود این پیام را جور دیگری عنوان کرد که هم کارساز باشد و هم توهینآمیز تلقی نشود؟
بالای ۹۰ درصد کارآفرینان موفق برای اینکه وا ندهند و خودشان را نبازند، میباید چه فراز و نشیبهایی را که تحمل نکنند، آن هم سختیها و کشمکشهایی که برای توصیفشان دهها دفتر صدبرگ هم کم میآید. این دشواریها معمولا در بازههای زمانی کوتاه برطرف نمیشوند، بلکه بیشتر وقتها صاحبان کسبوکار ناچارند سالها بدون حتی کوچکترین کورسوی امیدی به تقلای خود ادامه دهند. ریچارد برانسون (Richard Branson)، از موفقترین و ثروتمندترین چهرههای شناخته شدهی دنیای کسبوکار، میگوید: «راهاندازی یه کسبوکار جدید برای اونایی که صاحب کسبوکار کوچیکی هستن خیلی سختتره تا واسه من که هزارتا آدم برام کار میکنن و ۴۰۰تا شرکت دارم. شروع یه کسبوکار از صفر یعنی کار ۲۴ ساعته، تمام هفت روز هفته، ینی مراقب از هم پاشیدگیها باشی چون خیلی سخته که نذاری خونوادهت از هم بپاشه، یعنی باید به طرز فجیعی کار کنی و فقط یه چیز اهمیت داره و اون اینه که جون سالم به در ببری.
“chetor.com”>منبع
دیدگاهتان را بنویسید