اگر ورزشکار تازهکاری در لیگی حرفهای بازی کند، شانس موفقیت چندانی نخواهد داشت. همین مسئله درمورد شرکتی که فاقد مزیت رقابتی است و با بازاری رقابتی روبهرو شده است نیز صادق است. معمولا در بازارها بهترینها باقی میمانند. هر شرکت برای بقا باید دستکم یک بازار جاویژه داشته باشد، یعنی از قابلیتی برخوردار باشد که در آن از تمام رقبای خود قویتر است.
نمونههایی از مزیت رقابتی
مزیت رقابتی همهجا وجود دارد و پیداکردن نمونههای آن بسیار آسان است. برای نمونه:
- موتور جستوجویی که در مقایسه با رقبای خود، نتایجی سریعتر و با کیفیت بالاتر ارائه میدهد،
- کافیشاپی که قهوهی بهتری دارد و فضای آن آرامشبخشتر است،
- فروشگاه لوازم ورزشیای که فقط کایاک میفروشد و بهترین کایاکها را عرضه میکند و بهترین مشاورهها را درمورد خرید کایاک ارائه میدهد،
- تولیدکنندهی دستگاههای الکترونیکیای که مشتریانش محصولات آن را به سایر دستگاهها ترجیح میدهند،
- شرکتی مخابراتی که در زمینهی زیرساختها در منطقهای از امتیاز انحصاری برخوردار است و مشتریانش هیچ انتخاب دیگری ندارند،
- هتلی که مستقیما به مرکز همایشهای شناختهشدهای متصل است،
- رستورانی که بهترین نمای شهر را دارد،
- نمایندگی خودرویی که با تعداد زیادی از مشتریان رابطهی خوبی دارد،
- شبکهای اجتماعی که استفاده از آن راحت است و محبوبیت زیادی دارد،
- سرویس ایمیلی که به حریم خصوصی مشتریان خود احترام میگذارد،
- تولیدکنندهی شیشهی صنعتیای که کیفیت محصولات آن بسیار بالاتر از رقباست،
- شرکتی مشاورهای در زمینهی فناوری اطلاعات که قیمت خدمات آن پایینتر از رقباست،
- شرکتی هواپیمایی که خدمات بهتری ارائه میدهد
دیدگاهتان را بنویسید