شاید پادکستهایی که گوش میدهیم موجب تنفر از کار کردن میشود. وقتی به کارآفرینان موفق گوش میدهیم که دربارهٔ مسیری که پیمودهاند و موفقیت هایی که به دست آوردهاند صحبت میکنند، به این فکر میافتیم که تعهد ما برای رسیدن به موفقیت چقدر بوده است. آیا مشتاق بودهایم که به زندگی رؤیایی خود برسیم یا فقط درمورد آن حرف زدهایم؟
همین حالت درمورد کسانی که برای وقتگذراندن در رسانههای اجتماعی میچرخند یا به موسیقی گوش میدهند نیز صدق میکند. وقتی موفقیتها و احساسات دیگران را میبینیم، آن موفقیتها و احساسات را بلافاصله با زندگی خودمان مقایسه میکنیم. وقتی فردی را میبینیم که به تعطیلات رفته، خودروی جدیدی خریده یا تشکیل خانواده داده است، احساس نارضایتی میکنیم.
چیزی که شاید فهمیده باشید این است که معمولا انجام این کارها موجب میشود که در کارمان بر چیزهایی که دوست نداریم تمرکز کنیم. برای نمونه، شاید از این مسئله ناراضی باشیم که شغل ما موجب میشود که نتوانیم کسب و کار خودمان را راهاندازی کنیم. مسئلهٔ ناخوشایندِ موجود درمورد کارمان میتواند موضوعهایی مانند این یا چیز کاملا متفاوتی باشد. به هر حال، اگر میخواهیم دوباره به کارمان علاقهمند شویم، باید بر چیزهایی تمرکز کنیم که به آنها علاقه داریم و برایمان خوشایند هستند.
دیدگاهتان را بنویسید