اگر یک کارمند متعهد از سلامت کافی برای آمدن به سرِ کار برخوردار نیست، هدف از اینکه او را وادار کنیم تا خود را از تختخواب بیرون بکشد و گواهی پزشکی تهیه کند چیست؟ بگذارید افراد بدانند که اگر کسالت دارند باید در منزل بمانند و تا زمانی که شرایط آنها برای آمدن به محل کار به اندازه‌ی کافی مساعد شود (و بیماری آنها دیگر مسری نباشد) به استراحت بپردازند. در مورد یک بیماری جدی شاید یک دوره‌ی موقتی کار نیمه‌وقت مناسب باشد. به همین ترتیب اگر افراد می‌خواهند یک روز را به کارهای شخصی خود بپردازند آنها را مجبور نکنید تا در این مورد دروغ بگویند.

با افراد شایسته‌ای که استخدام کرده‌اید با احترام رفتار کنید. اطمینان داشته باشید که کارمندان‌تان می‌دانند چطور برای زمان ارزش قائل باشند و برای تحقق بخشیدن به تعهدات‌شان تلاش کنند. آنها را ترغیب کنید که اگر به هر دلیلی به یک روز مرخصی نیاز دارند این کار را انجام بدهند (بدون اینکه در مورد علت مرخصی آنان سؤال کنید). درخواست مستندات نیز به نوعی دیگر این پیام را منتقل می‌کند که شما به افرادی که استخدام کرده‌اید اطمینان ندارید.

۶. قوانین احمقانه برای افراد کثیر‌السفر

مسافرت کار آسانی نیست. اینکه فرد زندگی خود را رها کند و در اتاق هتل در مکانی که احتمالا هیچ‌کس را نمی شناسد زندگی کند، می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد. با در نظر گرفتن صفوف بازرسی فرودگاه‌ها که ممکن است ساعت‌ها طول بکشد و همچنین پروازهایی که مرتبا لغو می‌شوند یا به تأخیر می‌افتند این‌طور به‌نظر می رسد که سالیان زیادی از عمر به هدر می‌رود. بنابراین مزایا و امتیازات مربوط به افراد کثیر‌السفر به فردی تعلق دارد که آن را به‌دست آورده است و نه شرکتی که برای آن کار می‌کند. این یک روش بدون هزینه برای شماست تا ازخودگذشتگی آن فرد را قدر بدانید. قوانینی که چیزی غیر از این را قید می‌کنند نه‌تنها احمقانه بلکه شدیدا غیرمنصفانه‌ هستند.

۷. روش‌های احمقانه‌ی بازخورد

من با شرکت‌های بسیاری کار کرده‌ام که کاملا به نظرسنجی‌های کارمندان باور داشته‌اند، اما صراحتا اعتقاد دارم که این نظرسنجی‌ها غیرقابل اعتمادند. اگر واقعا می‌خواهید بدانید اوضاع چطور است کافی است مستقیما از افراد سؤال کنید. با کارمندان صحبت کنید، گفت‌و‌گو داشته باشید و موضوع را پیگیری کنید. نظرسنجی آنلاین به شما نتایج سطحی می‌دهد. بهترین روش آگاهی از اینکه اوضاع چگونه پیش می‌رود یک مکالمه‌ی صریح، بی‌پرده و صادقانه درباره‌ی کارهاست.

اگر این کار امکان‌پذیر نباشد آن‌گاه شما با مشکل برقراری ارتباط با دیگران روبه‌رو هستید که این خود مسئله‌ی مهمی برای مدیریت یک مجموعه است. منشأ را بررسی و با افراد گفت‌و‌گو کنید. نیازی نیست کارمندان‌تان از طریق نظرسنجی‌های تزئینی نظر خود را ابراز کنند. اگر به آنها فرصت بدهید مطمئنا قادر خواهند بود درباره‌ی اصل مطلب با شما گفت‌و‌گو کنند.

۸. قوانین احمقانه درباره‌ی تلفن همراه

وادار کردن افراد به بررسی تلفن همراه‌شان در مسیر به این منظور که از آن برای انتقال اسناد محرمانه یا ارسال اطلاعات استفاده نشود تنها عدم اعتماد شما را نشان می‌دهد. دلیل اصلی داشتن تلفن همراه این است که به شما امکان می‌دهد به‌راحتی در دسترس باشید. چرا به افراد باهوش اجازه نمی‌دهید تا تصمیمات هوشمندانه بگیرند؟

۹. قوانین احمقانه درباره‌ی استفاده از اینترنت

این قوانین جزو احمقانه‌ترین قوانینی است که تا به حال دیده‌ام. در مؤسساتی که چنین سیاست‌هایی برقرار است این قوانین توسط همه ازجمله شخصی که آنها را وضع کرده است نادیده گرفته می‌شود. درخواست از افراد برای محدود کردن زمان استفاده از اینترنت یا ایجاد محدودیت‌های معقول در مورد نوع سایت‌هایی که بازدید می‌شود پذیرفتنی است، اما ممنوع کردن کامل دسترسی به اطلاعات در اینترنت کار واقعا احمقانه‌ای است.

۱۰. قوانین احمقانه در رابطه با دوره‌ی آزمایشی

در بسیاری از سازمان‌ها هنوز این قانون نخ‌نما اجرا می‌شود که بر اساس آن کارمندان قبل از اینکه بتوانند انتقالی یا ترفیع بگیرند می‌بایست حدود شش ماه در یک سِمت باقی بمانند. شاید این قانون در زمان‌های گذشته مؤثر بوده باشد. با توجه به اینکه حتی افراد نسل قبل که از شغل خود رضایت نداشتند هم با این قوانین کنار می‌آمدند، اما امروزه نیروی کار متفاوت است و اگر فردی با چنین قانونی مواجه شود، یا آن را به چالش می‌کشد یا استعفا می‌دهد.

اگر شما با یک فرهنگ سازمانی قانون‌محور (بالاخص قوانین احمقانه) روبه‌رو شدید باید از خود بپرسید آیا اصلا به آنجا تعلق دارید یا خیر؟

برگرفته از: چطور دات کام

 

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *