معرفی کوتاه کتاب:

کارویژه‌ای که برای اندیشمندان و متخصصان هر حوزه علمی تصور می‌شود آن است که پدیده‌های مورد مطالعه و موضوعات بحث‌انگیز حوزه یا رشته علمی خود را تئوریزه کنند. کاویدن در پدیده مورد مطالعه، پژوهش و پویش مبانی فلسفی و مبانی نظری هر رشته علمی و تبیین چگونگی عمل هر پدیده، موضوع بحث‌انگیز هر رشته علمیِ خاص محسوب می‌شود. گاهی همانند رشته نظریه سازمان، پدیده مورد مطالعه خود سازمان و نقش‌های آن در جامعه است و گاهی این پدیده در رشته‌هایی نظیر مدیریت منابع انسانی، مدیریت رفتار سازمانی و توسعه منابع انسانی، انسان، نقش‌ها، کنش‌ها و رفتارهای وی در سازمان است.

 

تئوریزه‌کردن و پژوهیدن در نظریه‌پردازیِ کنش‌ها و رفتارهای انسانِ سازمانی، از آنجایی اهمیت دارد که منابع انسانی هر سازمان، روحِ پیکره مادی ساختار سازمان محسوب می‌شود و قابلیت‌های منابع انسانی، اساسی‌ترین منبع مزیت رقابتی پایدار سازمان‌ها است که شکوفایی و به منصه ظهور رساندن این قابلیت‌ها از طریق مدیریت و توسعه موفقیت‌آمیزشان، رمز شکوفایی سازمان‌های عصر حاضر است. هرچند کاویدن در اعماق فلسفی و نظری حوزه مدیریت و توسعه منابع انسانیِ سازمانی تاکنون مورد بی‌مهری و غفلت قرار گرفته است، امّا به نظر می‌رسد به دلیل اهمیت این منبعِ حیاتی در سازمان‌های امروزی، اکنون قلم‌فرسایی در این حوزه کمتر مورد سؤال است.

واکاوی تاریخی حوزه مدیریت منابع انسانی حاکی از آن است که پیدایش و رشد تدریجی این حوزه به دوران باستان باز می‌گردد، اما فلسفه نوین مدیریت منابع انسانی، ساختار و سازماندهی آن به شکل امروزی همگی نتیجه تعامل میان مجموعه حوادث و تحولاتی است که با وقوع انقلاب صنعتی در انگلستان آغاز شده است و تا به امروز ادامه دارد. شواهد حاکی از آن است که پرداختن به حوزه مدیریت منابع انسانی در متون مدیریت، به اوایل دهة ۱۹۸۰ بر می‌گردد. ریشه توسعه منابع انسانی نیز همانند مدیریت منابع انسانی به ایالات متحده امریکا و به سال‌های ظهور انقلاب صنعتی برمی‌گردد. توسعه منابع انسانی به عنوان نوعی حوزه‌ علمی با مبانی میان‌رشته‌ای، به عنوان نوعی علم رفتاری یا اجتماعیِ کاربردی، بیشتر با عملکرد انسان‌ در سازمان‌ها و چگونگی تلاش آن‌ها در رسیدن به قابلیت‌های بالقوه و ارتقای عملکردشان از طریق یادگیری ارتباط دارد. در حقیقت توسعه منابع انسانی حاصل تلاقی سه سازه انسان، سازمان، و یادگیری است و به دنبال آن است که از طریق توسعه قابلیت‌ها و توانایی‌های انسانِ سازمانی، عملکرد و قابلیت مدیریت تغییرِ این منابع را ارتقاء بخشد. واکاوی و تبیین چیستی مبانی فلسفی و مبانی نظری توسعه منابع انسانی، چیستی هدف غایی توسعه منابع انسانی، چگونگی عمل توسعه منابع انسانی و استراتژی‌های نظریه‌پردازی در آن، از جمله مباحث بحث‌انگیزی است که در نوشتارهای نظری در این حوزه به چشم می‌خورد. لذا این حوزه همانند سایر حوزه‌های علمی، در درک، تبیین و بازنمایی پدیده‌های خود بی‌نیاز از نظریه‌پردازی نیست.

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *