۳. افراد منطقی به منافع حاشیهای توجه میکنند
تصمیمات بر این اساس اتخاذ میشوند که یک واحد اضافی از چیزی، چه مقدار هزینه و منفعت دربردارد. افراد منطقی، زمانی دست به انتخاب یک چیز میزنند که منافع حاشیهای آن از هزینههای حاشیهای فراتر رود. علاوه بر این، بهترین تصمیمات را تنها میتوان با در نظر گرفتن منافع و هزینههای حاشیهای اتخاذ کرد. برای مثال، تصمیمگیری برای یک فرد شاغل به این صورت نیست که آیا تمام وقتش را کار کند یا اصلا کار نکند؛ بلکه او تصمیم میگیرد که روزانه ۱۰ ساعت کار کند یا ۱۵ ساعت. آن فرد تنها زمانی ۵ ساعت بیشتر کار میکند که منافع حاصل از اضافهکاری، بیشتر از زمانی باشد که کاری انجام نمیدهد.
۴. مردم نسبت به مشوقها عکسالعمل نشان میدهند
مشوق معمولا نوعی پاداش یا تنبیه است که شخص را به اقدام مجاب میکند. تغییر هزینه یا منفعت باعث القای تغییر رفتاری میشود. وظیفهی مشوق ایجاد منفعت و هزینه برای ترغیب مردم به تصمیمگیری است. مثلا، وقتی قیمت پرتقال بالا میرود مردم به میوههای دیگر روی میآورند؛ چرا که هزینهی خرید پرتقال در مقایسه با سایر میوهها بالاتر رفته است. در همین حین تأمینکنندگان پرتقال بر روی تولید این میوه سرمایهگذاری بیشتری خواهند کرد؛ چرا که منفعت بیشتری برای آنها به همراه دارد.
دیدگاهتان را بنویسید