نگه داشتن شرکت بهصورت خصوصی مزایایی دارد که ممکن است درصورت عمومی شدن شرکت تبعات زیانباری برای شرکت داشته باشد. به عنوان مثال صاحبان شرکتهای خصوصی، اجباری در افشای اطلاعات مالی و حسابهای شرکت خود ندارند. در آمریکا تأسیس یک شرکت خصوصی، آسان و نسبتا ارزان است و بیشتر کسبوکارهای کوچک و متوسط بهصورت خصوصی اداره میشوند. گرچه شرکتهای بزرگ هم میتوانند بهصورت خصوصی باقی بمانند. به عنوان مثال IKEA، سوپرمارکتهای Publix، Mars Candy و Hallmark Cards، همگی خصوصی هستند.
شرکتهای عمومی هزاران سهامدار دارند و موظفند تا تحت قوانین و آییننامههای سختگیرانهای فعالیت کنند. آنها باید هیئتمدیره تشکیل دهند و در هر فصل، اطلاعات مالی و حسابهای خود را بهشکلی قابل ارزیابی، گزارش کنند. در ایالات متحده، شرکتهای عمومی، گزارشهای خود را به کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و در دیگر کشورها به زیرمجموعهای از دولت که مشابه به همین کمیسیون است تحویل میدهند. شرکتهای عمومی بهمحض ثبت سهامشان باید به آییننامهها و مقتضیاتی که بورس سهام اعلام میدارد پایبند بمانند. حضور در یک بازار سهام بزرگ، مقدار قابل توجهی اعتبار به همراه دارد. بهصورت تاریخی، تنها شرکتهایی خصوصی با پایههای قوی و پتانسیل سودآوری اثباتشده صلاحیت عرضهی عمومی اولیه را دارند و اثبات آن نیز کار سادهای نیست. اما امروزه با رقابتی که بین بازارهای سهام مختلف پیش آمده است، مقتضیات عرضه اولیه برای شرکتهای خصوصی، کمی آسانتر شده است.
دیدگاهتان را بنویسید