معایب:
- شرکت موظف به انتشار حسابها، اطلاعات مالی و مالیاتی و دیگر اطلاعات تجاری خود است
- قانونی بودن هزینههای حسابداری و بازاریابی، که مبلغ قابلتوجه و روبهرشدی را به دوش شرکت میگذارد
- مدیران شرکت به زمان، تلاش و توجه بیشتری برای گزارشهایشان نیاز دارند
- انتشار عمومی اطلاعات ممکن است مورداستفادهی رقبای شرکت، کارپردازان و خریداران قرار گیرد
- با توجه به افزایش سهامداران و حق رأی آنها که تأثیر زیادی بر تصمیمات هیئتمدیرهی شرکت میگذارد، توانایی کنترل مؤثر و قدرتمند را در مواقع اورژانسی از شرکت سلب میکند
بهطور خلاصه، زمانی که شرکت سهام خود را بهصورت عمومی عرضه کند، عرضهی عمومی اولیه را انجام داده است. اگر شرکت بتواند مردم را متقاعد به خرید سهام خود کند، مقدار زیادی پول به شرکت تزریق میکند. عرضهی عمومی اولیه را میتوان به عنوان نقشهی خروجی برای مؤسسین و سرمایهگذاران اولیهی شرکت، و قبول ریسک آن در ازای منافع حاصل از ورود به مخاطرهای جدید دانست. با این حال در عرضهی عمومی اولیه، بخش زیادی از سهام شرکت، که قبلا در اختیار مؤسسین و سرمایهگذاران بود، به عموم مردم فروخته میشود.
زمانی که خرید و فروش سهام، از منابعی چون سرمایهگذاران عمومی و نه خود شرکت صورت گیرد، اصطلاح بازار ثانویه را به بازار سهام اطلاق میکنند. تنها تا قبل از عرضهی عمومی اولیه، شرکت بهصورت مستقیم، به سهامداران، سهام عرضه میکند. یعنی زمانی که شما سهام یک شرکت را خریداری میکنید، پولی که هزینه میکنید مستقیما به شرکت موردنظر نمیرسد، بلکه به کسی که سهام را به شما فروخته است، خواهد رسید. زمانی که شرکتی سهامش را به بازار عرضه میکند، عموما شرکت و صاحبان آن، بخش قابلتوجهی از کل سهام را برای خود نگه میدارند، درنتیجه بهرغم وجود تعداد زیاد سهامداران، بعضی از سرمایهگذاران و مؤسسین اولیه، کماکان تأثیر زیادی در جهتدهی به شرکت دارند.
شرکت تنها زمانی تصمیم به افزایش پول از طریق عرضه اولیه سهام میگیرد که پس از آنالیز وضعیت به این نتیجه برسد که بهترین راهِ برونرفت از کمبود منابع مالی و بیشینه کردن سرمایهی شرکت، از محل فروش سهام میگذرد. بنابراین هنگامی که شرکت تصمیم به عرضه اولیه سهام میگیرد، رشد قابل توجهی برای شرکت انتظار میرود و بسیاری از سرمایهگذاران عمومی در تلاش برای گرفتن سهمی از عرضه اولیه هستند. افرادی که به عرضه اولیه بهصورت مستقیم دسترسی پیدا کنند، در مقایسه با زمانی که همان سهام در بازار بین افراد و شرکتها خرید و فروش میشود، مقداری کمتر بابت هر سهم پرداخت میکنند. زمانی که مقدار تقاضا برای خرید عرضه اولیه از میزان سهام ارائهشده بیشتر باشد، اصطلاحا به آن تعهد زائد گویند. به دست آوردن بخشی از سهام در این حالت، شاید غیرممکن نباشد ولی کاری بس دشوار است. برای پی بردن به دلیل آن، باید به مراحلی که به عرضه اولیه منجر میشوند نگاهی بیندازیم، پروسهای که با نام تعهد خرید، شناخته میشود.
زمانی که یک شرکت قصد عمومی کردن سهام خود را دارد، اولین قدم، استخدام یک بانک سرمایهگذار است. هنگامی که شرکتی بهراحتی قادر به ارائهی منظم سهام خود نیست، اینجاست که پای والاستریت به قضیه باز میشود. تعهد خرید بهصورت کلی، فرایند تهیه و بالا بردن سرمایهای است که چه از طریق قرض کردن و چه پیدا کردن شریک صورت میگیرد. شما میتوانید متعهدین خرید را همانند دلالانی ببینید که بین شرکتهایی که قصد عرضهی سهام دارند و سرمایهگذاران عمومی واسطه میشوند و درواقع بازاریابی و فروش سهام اولیه به عهدهی آنهاست.
شرکتی که قصد عمومی شدن دارد، باید قبل از اینکه پای یک بانک سرمایهگذار به آن باز شود، واجد شرایط خاصی شود که بهطور خاص میتوان این موارد را برشمرد: شرکت باید مدیریت تأثیرگذار و تیمی حرفهای را پرورش دهد که قابلیت هدایت شرکت در زمان عمومی شدن آن را داشته باشند، باید کسبوکار را با زیر نظر داشتن بازار عمومی رشد دهد، حسابرسی حسابهای مالی خود را طبق اصول پذیرش عرضه اولیه سهام انجام دهد، سلامت حاکمیت شرکتی شامل هیئتمدیرهی مستقل و کارکنان ذیصلاح را دارا باشد و همچنین بهترین تصمیم را برای زمان عرضه اولیه سهام اخذ کرده باشد تا از مزیت پنجرههای عرضه اولیه (بهترین زمانها برای عرضه) استفاده و از عرضه، در زمان رکود اقتصادی پرهیز کند.
هر زمان که شرکتی معیارهای بالا را در اختیار داشت، میتواند با بانکهای سرمایهگذار بالقوهای که درنظر دارد وارد مذاکره شود: بحث روی مقدار سرمایهای که باید در شرکت افزایش داده شود، اوراق بهاداری که باید انتشار یابند و هر جزئیات دیگری است که در توافقنامهی تعهد خرید وجود دارد. معامله بین شرکت و بانکهای سرمایهگذار میتواند به روشهای مختلفی صورت گیرد. بانکهای سرمایهگذار اغلب در به دوش کشیدن ریسک عرضه اولیه محتاط هستند و به همین دلیل میتوانند از اتحادیهی متعهدین خرید درخواست کنند تا هر کدام از بانکها بخشی از عرضه اولیه را انجام دهند.
همانطور که ملاحظه میکنید مسیر رسیدن به عرضه اولیه سهام، مسیر طولانی و پیچیدهای است. سرمایهگذارانِ شخصی تا آخرین مرحله در این فرایند دخالتی ندارند. و تنها راهی که یک شخص برای خرید سهام اولیه دارد، داشتن حساب در یکی از بانکهایی است که تعهد خرید را به عهده گرفتهاند یا از طریق دلالی امکانپذیر است که خود به بخشی از سهام اولیه دسترسی داشته باشد و قصد واگذاری آن را به موکلین خود نیز دارا باشد. شما برای دسترسی به سهمی از عرضه اولیه نیاز به تعداد زیادی موکل تاجر و حسابی بزرگ دارید. البته همیشه استثناهایی بر قاعده وجود داشته است و درست نیست که به شما بگوییم که امکان دسترسی به سهام عرضه اولیه برای سرمایهگذاران شخصی وجود ندارد. فقط این نکته را درنظر داشته باشید که احتمال بالایی برای آن نخواهد بود.
برگرفته از : چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید