برند کارفرما، البته اگر مشخص و تعریفشده باشد، مزایای فراوانی را برای سازمانها به وجود میآورد؛ مثلا موجب افزایش شمار متقاضیان استخدام میشود و در نتیجه سازمان به منبع عظیمی از نیروهای انسانی با استعداد دسترسی پیدا میکند که این شرایط مطلوبی را برای انتخاب نیروهای برتر برای کارفرما به همراه خواهد داشت. برند کارفرما به ویژه در مشاغلی که رقابت تنگاتنگی بین سازمانهای رقیب بر سر استخدام مستعدترین نیروها وجود دارد، میتواند موجب پیشگامی سازمان در جذب استعدادهای برتر شود، چرا که یک برند کارفرمای قدرتمند با اهرم اعتبار و جایگاه خود متقاضیان استخدام را مجاب میکند که سازمانهای رقیب را ترجیح ندهند و در عوض به سازمانی تعلق خاطر داشته باشند که در برند کارفرما بودن پیشتاز است.
در کسبوکارهایی که ارزشها، شخصیت و فرهنگ برند در تمامی سطوح سازمان نهادینه شده باشد، میزان تعهد کارکنان نیز افزایش مییابد. افزایش تعهد سازمانی و ارتقای انگیزه کارکنان موجب بهبود بهرهوری و البته استمرار حضور کارکنان با استعداد فعلی میشود که همگی اینها به پایداری مهارتها و دانش، و نهایتا ارتقای سودآوری خواهد انجامید. افزایش تعهد سازمانی همچنین موجب وفاداری هدفمند کارکنان و کاهش احتمال استعفای کارکنان با استعداد میشود. و به این ترتیب سازمان از هزینههای گزاف استخدام مجدد نیرو و چرخهی جایگزینی نیروی انسانی مصون خواهد ماند.
با توجه به مزایایی که تا اینجا به اختصار برشمرده شد، جای شگفتی ندارد که نتیجهی تحقیقات انجام شده در مؤسسهی بیوانفورماتیک اروپا (EBI) حاکی از آن است که باوجود رکود اقتصادی و بازار استخدامی نابسامان، همچنان بیش از یکسوم کسبوکارها مصمماند تا در عرض ۱۲ ماه به جایگاه برند کارفرمای قدرتمند دست پیدا کنند.
دیدگاهتان را بنویسید