شکی نیست که راهاندازی کسبوکار کار سختی است. اما اگر از دیگران کمک بگیریم، بار بزرگی از دوشمان برداشته میشود. همکاران شما افرادی کلیدی هستند که راهاندازی و
تقلید نکنید! این کار شما را به دردسر میاندازد. پس از شناسایی رقبا باید مشخص کنید که چه چیزی شما را از آنها متمایز میکند. اگر مشتریان، شرکا یا سرمایهگذارانتان
اکنون باید نگاهی دقیق به بازار بیندازید و رقبای خود را بشناسید. آیا در منطقهی شما کسبوکاری وجود دارد که محصول یا خدمتی مشابه به آنچه شما ارائه میدهید، عرضه کند؟
پس از شناسایی مشکل مشتری و راهحل آن، باید بازار هدفتان را مشخص کنید. پرسش مهمی که باید به آن پاسخ دهید این است که «راهحلتان را به چه کسانی میفروشید؟» به
حال که به درک و قابلیت مشخص کردن فرصتهای کسبوکار خود دست یافتید، چگونه میخواهید مشکل را حل کنید؟ کسبوکارتان چه برنامهای برای رفع مشکل مصرفکنندگان یا
نخستین مسئلهای که باید بشناسید و قادر به توصیف آن باشید، فرصتی است که شناسایی کردهاید. فرصت همان چیزی است که ایدهی راهاندازی کسبوکار را در سرتان انداخته است
اگر بهدنبال جذب منابع مالی از بانکها، سرمایهگذاران یا مؤسسات مالی هستید باید آمادهی پاسخگویی به سؤالات احتمالی آنها باشید. ممکن است که آنها انتظار یک طرح
معمولا افراد متوجه نیستند که پس از آغاز راه و طی یک سال نخست مجبور خواهند بود تا برخی اعداد و ارقام را تغییر بدهند. مکان تغییر میکند، ممکن است برخی منابع مالی را از
این طرح نسخهای فشرده از کسبوکار شماست؛ بنابراین بهراحتی میتوانید از آن برای قانع کردن دیگران در کوتاهترین زمان (همان ۳۰ تا ۶۰ ثانیهای که با دیگران در
شما در طرح تجاری یک صفحه ای تنها اطلاعاتی را ارائه میکنید که برای شریک تجاری، سرمایهگذار یا هر فرد دیگری که نیازمند آگاهی از برنامهی شما برای کسبوکارتان