ارزش یک آزادکار همیشه به درک مبانی عرضه و تقاضا بازمیگردد. به اینکه مهارتها و منابع شما در مقابل تقاضای بازار چه میتوانند عرضه کنند؟ به جز مبانی لازم در عرضه و تقاضا، باید ببینید که منابع و مهارتهای شما در مقایسه با رقبا در کجا قرار میگیرد. آیا در حوزهی کاری خود متوسط محسوب میشوید یا سطح بالا یا پایین؟ درک صادقانه از اینکه در صنعت خود، از لحاظ مهارتها، در کجا قرار دارید، به شما کمک میکند نسبت به تعیین دستمزد، واقعبینانهتر عمل کنید.
اشتباهی که بسیاری از آزادکاران مرتکب میشوند آن است که خدمات خود را به صورت لیستی از فعالیتها به مشتری ارائه میدهند. این اشتباه بزرگی است، چرا که شما به عنوان یک آزادکار، قرار نیست فقط یک مجموعه فعالیت انجام بدهید. شما مشکل پیچیدهای را حل کرده و راه حلهای کسبوکار به مشتری میفروشید. این یعنی که ارزش کل آن راه حل از جمع جبریِ ارزش تک تک اجزاء آن بیشتر است.
خدماتی که شما ارائه میدهید به مشتری کمک میکند درآمد داشته باشد یا در هزینهها صرفهجویی کند. این یعنی شما در سود او سهمی دارید و بنابراین باید این سهم را در تعیین دستمزد خود در نظر بگیرید.
دیدگاهتان را بنویسید