اخیرا رویکرد جدیدی بهوجود آمده است که فرایند شروع کسب و کار جدید را با ریسک کمتر همراه میکند؛ نام این روش لین استارتاپ است.
آنچه در لین استارتاپ بهکار گرفته میشود:
- بررسی بازار بهجای برنامهریزیهای بسیار دقیق؛
- بازخورد مشتری بهجای تصمیمگیریهای شخصی؛
- روشهای طراحی چند مرحلهای بهجای روشهای سنتی طراحی محصول نهایی در اولین قدم.
تعریف سادهای از لین استارتاپ بدین شرح است: «سازمانی موقت که برای جستوجو و یافتن مدل کسبوکاری تکرارپذیر و مقیاسپذیر طراحی شده و بهوجود آمده است.»
اگرچه این روش فقط چند سال است که در دنیا قدمت دارد، مفاهیمی مانند کمینه محصول پذیرفتنی (MVP)و تغییر جهت استارتاپ (pivoting) بهسرعت در استارتاپهای کل دنیا ریشه دوانده است و مدرسههای کسبوکار، خود را با آموزش چنین مفاهیمی تطبیق دادهاند.
البته لین استارتاپ هنوز جریانِ غالب نشده است و هنوز باید منتظر تأثیر تمامعیار این جریان نوظهور باشیم. جریان لین استارتاپ تقریبا مشابه جریان دادههای انبوه در ۵ سال گذشته در کشور آمریکاست؛ موضوعی که هنوز بهطور گستردهای درک نشده است و فقط بعضی از شرکتها آن را بهکار گرفتهاند.
این رویکرد جدید با تفکر مدرنِ بهوجودآمده و جایگزین تفکر سنتی و رایج دربارهی کارآفرینی شده است. سرمایهگذاران جدید سعی کردند با پیروی از اصولِ «شکست سریعتر و یادگیریِ پیوسته»، شانس خود را برایرسیدن به موفقیت افزایش دهند. برخلاف نام این روش که بهظاهر فقط برای شروع است، در بلندمدت بازگشت منافع بهمراتب بهتر و بیشتری برای شرکتهای بزرگ بههمراه خواهد داشت که به آن نیز افتخار خواهند کرد.


دیدگاهتان را بنویسید