ما انسانها موجوداتی کنجکاویم و مدام در حال یادگیری و کشف دنیای پیرامونمان هستیم. جستجو در فضای مجازی و آنلاین بودن ما، گواهِ تلاش بیوقفهی ما برای سیر کردن این حس کنجکاوی است.
برای مثال، شما روی لینک این مقاله کلیک کردهاید تا اطلاعاتی دربارهی تبلیغات به دست آورید که پیش از این نمیدانستید. جورج لواِنستین، روانشناس، معتقد است شکلگیری سایتهایی مانند اینک (Inc.)، بازفید (BuzzFeed) و آپوُرسی (Upworthy) کاملا به منظور پرکردن چیزی است که او به آن شکاف کنجکاوی (Curiosity gap) میگوید. وقتی دربارهی موضوعی چیزی نمیدانیم، برای یافتن آن بخشِ گمشده از اطلاعاتمان، احساسِ اجبار میکنیم.
این تمایل در مغز قابل مشاهده و بررسی است. وقتی به شرکتکنندگان در تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، تصاویر تاری را نشان دادند، بخشهایی از مغز آنها که با تضاد و تحریک مرتبط هستند، تحریک شدند. زمانی که تصاویر به طور واضح نشان داده شدند و کنجکاوی شرکتکنندگان برطرف شد، آنگاه مدار پاداش مغز آنها فعال شد.
مدار یا سیستم پاداش مغز، گروهی از ساختارهای عصبی هستند که مسؤل انگیزه (یا تمایل)، لذت و تقویت مثبت (یا یادگیری) میباشند.
طراحان تبلیغات با ایجاد جاذبه برای کنجکاوی شما، تلاش میکنند توجهتان را جلب کنند. این تبلیغ آمازون، شما را کنجکاو میکند که بدانید معاملهی گولدباکس (جعبهی طلا) روز، دقیقا چیست:
- معامله گلدباکس، برترین کالاهای روز با پایینترین قیمتها را به شما معرفی میکند.
جالب است که این تکنیک میتواند برای طراحان تبلیغات (و محتوا سازها)، نتیجهی معکوس داشته باشد. به بیان دقیقتر، اگر در تلاش برای جلب کنجکاوی مشتریانتان هستید، بهتر است هنگامی که آنها از روی کنجکاوی روی لینک تبلیغاتی شما کلیک میکنند، محتوای آن به گونهای باشد که کنجکاوی آنها برطرف شود، در غیر این صورت، شانس کلیک دوبارهی آنها را از دست میدهید.
دیدگاهتان را بنویسید