در این روش، صاحبان کسب‌وکار یا افراد متخصص و حرفه‌ای در زمینه‌ی مشاوره برندینگ و…، نام‌هایی را از خود اختراع می‌کنند که پیش از این در هیچ لغت‌نامه‌ای وجود نداشته است. مثال معروف این نوع نام‌گذاری نام شبکه‌ی اجتماعی توییتر است.

مزایا:

  • لغاتی من‌درآوردی، لغاتی هستند که دیگران هیچ‌گونه پیشینه‌ی ذهنی از آنها ندارند و همین باعث می‌شود به‌عنوان صاحبان کسب‌وکار قدرت شکل‌دهی روانی و کنترل بر مفاهیم مورد نظر خود را به کمک این واژه‌ها نسبت به مخاطب داشته باشید.
  • این لغات جدید و ناب هستند و از این رو، نیازی به رقابت با سایر نام‌های تجاری در زمینه‌ی نشانی صفحات وب‌سایت اینترنتی و… ندارند.

معایب:

  • گفتیم که لغات تازه هیچ پشتوانه‌ی ذهنی در مخاطبان ندارند و این می‌تواند قدرت نظارت و شکل‌دهی به مفاهیم دلخواه را در اختیار بگذارد اما از سوی دیگر خالی‌بودن اذهان از چنین واژه‌هایی ممکن است کمی دردسرساز نیز بشود و انتظاراتی که از انتقال پیام در برندسازی مورد نظر است، تمام‌وکمال در مخاطب مؤثر واقع نشود.
  • پس برای اینکه چنین انتخاب‌هایی در نام برند، تأثیرگذار و به‌یادماندنی باشد، هر کسب‌وکار باید تلاش‌ زیادی کند.

اگر تصمیم دارید برای بازاریابی خود برنامه‌های ویژه و تلاش‌های زیادی به‌کار بگیرید، چنین نام‌هایی می‌توانند مؤثر و مفید باشند. مثلا باید در تلاش‌ها و اقدامات بازاریابی خود، برنامه‌های ویژه‌ای برای جاانداختن مفاهیم مورد نظر برند خود ترتیب بدهید.

اگر درست از عهده‌ی این کار برآیید، می‌توانید نام برندی خلق کنید که تا عمر دارید، باقی می‌ماند و به بخشی از لغات رایج روزمره‌ی مردم بدل می‌شود. مثل: پپسی، تاید و… .

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.