۴. مواد فاسدشدنی از قبیل گوشت، مرغ، پنیر و لبنیات که همیشه در فهرست خرید شما هستند، در انتهای فروشگاه قرار دارند. صاحبان فروشگاه خوب میدانند که شما برای رسیدن به صندوقدار دوست دارید میانبر بزنید. به همین دلیل چیدمان محصولات را طوری طراحی میکنند که شما مجبور شوید برای خرید کالاهای همیشگیتان تا انتهای فروشگاه بروید و در این مسیر به چیدمان کالاهایی که قصد خریدشان را ندارید، نگاهی بیندازید تا شاید وسوسه شوید.
۵. چقدر راهروهای فروشگاه را که هریک مخصوص نوع خاصی از کالاها هستند، میشناسید؟ مثلا قهوه یا چای که جزو خریدهای همیشگی شما هستند، در وسط راهرو قرار دارند. این طراحی تصادفی نیست. شما مجبورید تا وسط راهرو بیایید و ناخودآگاه به اجناسی که نیازی به آنها ندارید، نگاه کنید. اینبار که به فروشگاه میروید، به این موضوع توجه کنید که تمام کالاهایی که همسطح چشم شما چیده شدهاند، معمولا گرانتر از بقیه هستند. اجناسی که صاحبان فروشگاه مایل به فروش بیشتر آنها هستند، همسطح چشم شما چیده میشوند. برای مثال، در راهروی غلات، غلات فله در طبقات پایین، غلات صبحانهی معمولی (کورنفلکس) در طبقات بالا و غلات صبحانهی گران با برندهای معروف همسطح چشم شما چیده میشوند. نکتهی دیگر اینست که طراحی بیشترِ فروشگاهها بهگونهای است که مشتریان را از راست به چپ حرکت میدهد. بهواسطهی این طراحی و تمرین رانندگی در سمت راست جاده، بیشترِ اقلامی که میخریم، به احتمال زیاد در سمت راست راهرو قرار دارند.
۶. کورنفلکس (برشتوک) و آببنات همیشه در یک راهرو چیده میشوند. چرا؟ چون به یک طبقه از مواد غذایی تعلق دارند؟ خیر! موضوع طبقهبندی نیست. والدین برای «فرزندانشان» کورنفلکس میخرند. بعضی از آنها با فرزندانشان برای خرید کورنفلکس به فروشگاه میآیند. ورود مادر و فرزند به این راهرو یعنی مؤثر واقعشدن انتخابِ چیدمان، چون مادر به سراغ کورنفلکس و فرزند به سراغ آبنباتهای رنگارنگ میرود. حتما صحنهی خواهش بچهها از مادر و بگومگوهایشان را در این راهروها دیدهاید.۷. آیا به تابلوی «ویژه» برای محصولاتی که در حراج قرار دارند، توجه کردهاید؟ این تابلو آنقدر هم ویژه نیست. پولی که گمان میکنید با خرید محصولات فلهی به حراج گذاشته شده، ذخیره میکنید با قیمت اصلی محصولات تفاوت چندانی ندارد. تابلوی «ویژه» فقط غریزهی طبیعی ما را برای خرید قلقلک میدهد و باعث میشود به خودمان بگوییم: «وای! زده حراج ویژه! فردا دیگه نمیتونم با همین قیمت بخرمش!» سپس به تنها چیزی که فکر میکنیم، این است: «وای! باید بدون معطلی بخرمش! ولی … بهش نیاز ندارم! بیخیال چون ارزونه میخرمش و میذارمش کنار تا یه روزی به دردم بخوره!»
۸. در انتهای هر راهرو، هرم یا بلوک بسیار بزرگی از محصول یک برند خاص را میبینید. گاهیاوقات، چیدمان آن محصول در انتهای یک راهرو منطقی بهنظر نمیرسد. بهطور مثال چیدمان پودرهای لباسشویی یک برند خاص در انتهای راهروی تنقلات! شاید چیدمان هرمی آن جالب باشد، اما مناسب راهروی تنقلات نیست. گاهی یک برند معروف را با تمام برندهای همخانوادهاش از محصولات مختلف در یک راهرو کنار هم میبینید، اما در وسط فروشگاه، جایی که به آن تعلق ندارد. در این موارد صاحب برند برای قرارگرفتن محصولاتش در وسط فروشگاه، پول پرداخت میکند و به فکر چیدمان پالت در حساسترین راهروی فروشگاه است.
۹. همهی ما به شنیدن موسیقی علاقه داریم، اینطور نیست؟ همیشه در فروشگاهها، صدای ملایم موسیقی شنیده میشود. ترفند جالبی است. صدای ملایم موسیقی به گامبرداشتنِ آهستهی ما و البته خرید اقلام بیشتر کمک میکند.
۱۰. طراحی راهروها بهگونهای است که وقتی مشتریان با سبد خرید شروع به قدمزدن در آنها میکنند، باید بدون منحرفشدن، به طرف بالا یا پایین راهرو حرکت کنند.
۱۱. غرفههای جدید و آزمایشی علاوهبراینکه سرعت شما را کم میکنند، محصولات جدید را در معرض دید شما قرار میدهند.
۱۲. در فروشگاههای شلوغ، مردم زمان کمتری را صرف خرید میکنند، کمتر به خرید تفننی میپردازند، کمتر خرید میکنند، زیاد خوشبرخورد نیستند و عصبیمزاج میشوند. در بین ملل مختلف، هندیها در مکانهای شلوغ از همه صبورترند، برعکس، صبر اروپاییها در چنین مکانهایی از همه کمتر است.
گردش علمی ما به پایان رسید. امیدوارم با این اطلاعات، بار دیگر تجربهی جذابتری از خرید خود در فروشگاهها داشته باشید. حالا دیگر میدانید چقدر فکر و زمان صرف چیدمان محصولات گسترده و متنوع در راهروهای فروشگاهها شده است.
برگرفته از: چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید