اصولاً حکم دادگاه اثر نسبی دارد؛ یعنی تنها بر طرفین و اصحاب دعوا -خواهان و خوانده که برای گرفتن حق خود و دفاع از حق خود به دادگاه مراجعه کردهاند- اثرگذار است و شامل حال دیگران -اشخاص ثالث- نمیشود. با وجود این، در مواردی ممکن است حکم دعوایی که میان دو نفر صادر شده باشد، بر حقوق دیگرانی هم که در آن دعوا و شکایت دخالت مستقیم نداشته اند، مؤثر باشد.
بهعنوان مثال فرض کنید که آقای «الف» علیه آقای «ب» به دادگاه شکایت کرده و ادعا کرده است که مالکیت خانهای که «ب» در آن ساکن است، به او تعلق دارد. دادگاه هم پرونده را بررسی کرده است و بهنفع «الف» حکم صادر کرده است و خانه را متعلق به «الف» دانسته است. در این میان خانم «ج» که خواهر «الف» است، متوجه میشود چنین حکمی صادر شده و ادعا میکند که این خانه، ارث پدری او و برادرش بوده و بخشی از خانهی موردنظر به او تعلق دارد. درست است که دادگاه بین «الف» و «ب» داوری کرده است و رأیی که صادر کرده بر این دو نفر تاثیر داشته است، اما در عمل رأی دادگاه بر حقوق «ج» هم اثرگذار بوده است و اکنون «ج» احساس میکند که با این رأی صادرشده بخشی از حقوق او پایمال شده است. حال «ج» چه میتواند بکند؟
در این حالت «ج» میتواند به رأیی که دادگاه صادر کرده، «اعتراض ثالث» کند. اعتراض در اینجا بهمعنای شکایت از رأی صادرشده است. منظور از ثالث هم هر شخصی است که طرف دعوا، خواهان یا خوانده، نباشد.
اعتراض ثالث یکی از راههای پیشبینیشده در قانون آیین دادرسی مدنی ایران برای شکایت از آرای صادره از دادگاههاست. حال باید دید چه کسی و در چه شرایطی میتواند از اعتراض ثالث استفاده کند. آیا هر شخصی میتواند نسبت به هر رأیی که خوشایند او نیست، اعتراض ثالث کند؟
دیدگاهتان را بنویسید