فرض کنید که دفتر ثبت سفارش شرکت‌تان پر شده است و شما از توسعه‌ی کسب‌وکارتان ناامید شده‌اید، یا نمی‌توانید که کارکنان مورد نیازتان را پیدا کنید. چیزی که اوضاع را بدتر کرده این است که نقدینگی شما کم است و بودجه‌ی استخدام شما به حد نهایی خود رسیده است و به‌شدت به عدم کارکرد صحیح برخی از رویکرد‌هایی که استفاده می‌کنید، مشکوک شده‌اید.

در این مسئله یکی از رویکرد‌ها این است که روی عواملی که کار نمی‌کنند، تمرکز کنید و به این فکر کنید که چگونه می‌توانید آنها را درست کنید. این یک رویکرد سنتی به حل مسئله است و در بسیاری از مواقع به درستی عمل می‌کند. اما در موارد دیگر، تنها کاری که می‌کند این است که شما را تا سطح دیگران بالا می‌آورد.

رویکرد دیگر این است که به دیدگاه مخالف بروید و به عواملی که در حال کار کردن هستند نگاه کنید و آنها را بهبود بخشید. این کار در بعضی از موقعیت‌ها می‌تواند بسیار قدرتمند باشد، چرا که با تمرکز بر موضع مخالف، می‌توانید قدرت یگانه‌ای بسازید که موفقیت واقعی را برای شما به ارمغان می‌آورد. این فرضیه‌ایست که در پس «‌تحقیق ارج‌گذار» روش حل مسئله‌ای که در اواسط دهه‌ی ۸۰ میلادی توسط دیوید کوپرایدر (David Cooperrider) در دانشگاه کیس وسترن رزرو ابداع شد، قرار دارد.

برای فهم مبنای تحقیق ارج‌گذار، توجه به معنای این دو واژه در بافت آن، می‌تواند سودمند باشد.

ارج‌گذاری به معنی فهمیدن و ارزش‌گذاشتن بر همکاری یا ویژگی‌های چیزها و آدم‌هایی است که اطراف ما هستند.
تحقیق به معنی اکتشاف و پیدا کردن فهم بهتر و گشوده بودن برای امکانات جدید است.

chetor.com=منبع

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *