یکی از پرسشهای رایج در میان کارفرمایانی که با مبتلایان به این اختلال سروکار دارند و میخواهند به آنها کمک کنند، این است که آیا باید از رفتاری که توجهشان را جلب کرده است، سخنی به میان بیاورند یا خیر؟ و اینکه اساسا بهزبانآوردن الگوهای رایج رفتاری این اشخاص کار شایستهای است؟ در پاسخ باید گفت که سخنگفتن در این مورد تنها زمانی جایز است که خجالتزدگی یا همان اضطراب اجتماعی، سد راه پیشرفت شغلی شخص مبتلا باشد؛ یا از سوی دیگر، بر دیگر کارکنان اثرات منفی گذاشته باشد.
نباید دیگران را وادار کنیم بر باور و دیدگاهمان از رفتار «معمولی یا بهنجار»، صحه بگذارند و پیرو دیدگاه ما باشند. در محیطهای کاری، افراد درونگرایی میان ما هستند که برای تمرکز کردن، هدفون روی گوششان میگذارند؛ ترجیح میدهند بهجای آنکه با دیگران به سالن غذاخوری بروند، همانجا روی میز کارشان ناهار بخورند و تجدید انرژی کنند؛ یا در دورهمیهای هفتگی کارکنان، نیمساعتی حضور پیدا میکنند، خودی نشان میدهند و مجلس را ترک میکنند. بهتر است از کمک به این افراد دریغ نکنیم و پشتیبان آنها باشیم. کوتاهسخن آنکه رویکرد شایسته این است که پذیرای انواع تیپ های شخصیتی و سبکهای کاری در محیط کار باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید